پـــــــور تــــــوس

سال ۱۳۸۸،سال فردوسی بزرگ

پـــــــور تــــــوس

سال ۱۳۸۸،سال فردوسی بزرگ

موسی کو تقی

موسی کو تقی:همان یاکریم تهران است.و قمری پرنده ای بسیار شبیه به موسی کو تقی با آوازی مشابه اما کمی از نظر جثه بزرگتر است. در زبان ادبی به جای    موسی کو تقی، موسی چه را به کار برده اند.این" موسی چه" هنوز هم در بخارا کاربرد دارد. و دست کم بخش اول آن(موسی) با موسی کو تقی خراسان امروز همخوانی دارد.جالب آن است که چندسال پیش وقتی به دوستی بخارایی گفتم؛می دانی" موسی کو تقی"چه پرنده ای است، بی درنگ به دلیل همین شباهت پاسخ داد. در خراسان باور بر این است، که این پرنده هنگامی که آواز میخواند؛ می گوید:موسی کو تقی, یعنی موسی تقی کجاست؟ برای اینکه باز بر تفاوت این دو پرنده که بسیاری آن ها را یکی می شناسند.تاکید کنم. این بیت را از اوحدی مراغه ای می آورم.

صبح دم بزم چمن گرمست، زیرا کندرو     ناله ی موسی چه و قمری و سار انداختتند(اوحدی مراغه ای، دیوان، بخش غزلیات)

اسفند87

پسین دینه یَک غُشدلی مقبول بِرِیِ کغذبادُم تیار کردم،مخواستم برم رو پوشت بومب حویلی، هنوز پام روی اولین زینه نگذاشته بودم.که دیدم زنگ مزنن، حسین بود، گفت بیا برم لوچمبه بازی.

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

پَسین/pasin: عصر،بعداز ظهر(این واژه زیبا تا پنجاه سال پیش در سراسر خراسان(مشهد،تربت،نیشابور،بیرجند و ...)کاربرد داشت.)

دینه/dine:دیروز(در سراسرخراسان کاربرد داشت.)  

غُشدِلی/خَشدِلی:1- رشته(مانند رشته آش)2- رشته های تزیینی کاغذباد(در سراسرخراسان کاربرد داشت.غشدلی و خشدلی،تلفظ رایج در مشهد و تربت و نیشابور است.) 

کَغَذ باد/کاغذباد: بادبادک(در سراسرخراسان کاربرد داشته و دارد.) 

حولی/حویلی/howli:حیاط،منزل،سرا(در سراسرخراسان کاربرد داشت.) 

زینه:1- پله (در سراسرخراسان کاربرد داشت.) 

لو چُمبه:الک دو الک(در مشهد کاربرد داشت. و دیگر شهرهای خراسان واژهای دیگری کاربرد دارد.)

------------------------------------------------------------------------------------------------------------

این نوشتار را در 25 اسفند 1387 در تبیان نوشته بودم. یاد باد آن روزگاران.

شاهنامه در «بی‌گزند از باد و باران» بررسی شد

گوهرین درباره این کتاب به خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، گفت: «بی‌گزند از باد و باران» نگاهی جدید به «شاهنامه» را دنبال می‌کند و در خلال آن داستان‌های «شاهنامه» به نثری شیوا برگردانده و با شرح و توضیح همراه شده است.
وی در ادامه از «شاهنامه» به عنوان دریایی مواج نام برد که هر کسی از دید خودش به آن نزدیک می‌شود و اظهار کرد: فردوسی با هدف زنده کردن زبان فارسی «شاهنامه» را به نظم درآورده و در حقیقت هدف او حفظ زبان پارسی از آسیب‌ها و گزندها بوده است. از سوی دیگر به نقل داستان‌های اسطوره‌ای نیز اهتمام ورزیده است.
این نویسنده توضیح داد: برهمین اساس در برگردان داستان‌های «شاهنامه» به نثر، من نیز در پاسداشت زبان فارسی کوشیده‌ام و از سوی دیگر این داستان‌های اسطوره‌ای را برای خواننده‌ای که نمی‌تواند با نظم ارتباط برقرار کند، به شیوه‌ای بیان کرده‌ام که به راحتی قابل درک باشد و مخاطب بتواند با این داستان‌ها در قالب نثر ارتباط برقرار کند. 
وی درباره عنوان این کتاب افزود: عنوان کتاب برگرفته از یکی از ابیات فردوسی مبنی بر «پی افکندم از نظم کاخی بلند/ که از باد و باران نیـابد گزنـد» است. 
«بی‌گزند از باد و باران» از سوی نشر نگاه در دست چاپ است و احتمال دارد تا نمایشگاه کتاب سال آینده راهی بازار نشر شود.
وی پیش‌تر درباره تصحیح این دیوان به «ایبنا» گفته بود: «شهرت آرتیمانی بیشتر به دلیل ساقی‌نامه اوست. ساقی‌نامه این شاعر حدود 128 بیت دارد و نوع استفاده از واژه‌ها، بدایع لفظی و صنایع شعری، آن‌‌را از دیگر ساقی‌نامه‌های موجود در ادبیات فارسی متفاوت کرده است.»
این شاعر همچنین به سابقه ساقی‌نامه‌سرایی در ادبیات فارسی اشاره کرده و گفته بود: «ساقی‌نامه‌سرایی در ادبیات فارسی به ویژه از قرن ششم به بعد قدمتی دیرینه دارد. در این نوع شعر ابیات آغازین خطاب به ساقی سروده می‌شود. بهترین نمونه ساقی‌نامه را حافظ سروده است. اما پس از حافظ شاخص‌ترین کار در این حوزه سروده آرتیمانی است.»