مدیر قطب علمی فردوسی شناسی دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد گفت: توس فشردهای از هویت فرهنگی ایران در دوره اسلامی است.به گزارش سنابادنیوز دکتر جعفر یاحقی با بیان اینکه فرهنگ ایرانی وام دار توس دیروز است اظهار داشت: مرکزیت زبان فارسی و وجود فردوسی هویت اصلی فرهنگ مشهد را از دیروز تا امروز رقم زده است و توس فشردهای از هویت فرهنگی ایران در دوره اسلامی است. عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص هویت فرهنگی شهر مشهد ابراز داشت: مشهد دارای دو چهره است، چهره مذهبی که متاثر از حضور مبارک حضرت رضا(ع) در این منطقه است و چهره فرهنگی که ریشه آن به توس باستان باز میگردد. وی افزود: این دو چهره شهر مشهد هویتی مستقل از هم دارند و نبایستی یکی را بر دیگری برتری داد. این استاد دانشگاه در خصوص هویت مستقل فرهنگی مشهد بیان داشت: هویتهای فرهنگی و مذهبی شهر مشهد تناقضی باهم ندارند و ما به عنوان متولیان فرهنگی باید روی بعد فرهنگی شهر تاکید کنیم که فردوسی اولین شاعر شیعه است.وی ابراز داشت: مشهد منهای توس یک روستاست، شهر شهریت اش را مدیون فرهنگ است و مشهد بدون توس تبدیل به روستایی بزرگ خواهد شد. یاحقی در خصوص اهداف تاسیس فرهنگسرای فردوسی گفت : این فرهنگسرا از ۲ سال پیش برای مطالعات خاص فردوسی برپاشده است که ما در آن مشغول به کار هستیم و آرزوها و برنامه های کوتاه مدت و بلند مدتی برای این کار داریم که امیدواریم برخی از آنها محقق شود. وی افزود: یکی از آن برنامه ها تشکیل مرکز اسناد و مطالعات مربوط به فردوسی است که حاوی همه اطلاعات مربوط به فردوسی باشد اعم از نسخه های خطی، عکس ها و امکانات نرم افزاری، کتاب های چاپ شده، تحقیقات و مقالاتی که در مورد فردوسی وجود دارد و کتاب های حماسی دیگر برای در اختیار قرار دادن فردوسی پژوهان. این استاد دانشگاه تصریح کرد: برنامه دیگر ایجاد موزه خاص فردوسی است، که حاوی اسناد و مدارک روزگار فردوسی و شهرباستانی طوس که بستر خاستگاه شاهنامه است باشد. رئیس فرهنگسرای فردوسی خاطرنشان کرد: فصلنامه ای به نام پاد (پاد نام روستای زادگاه فردوسی است) چاپ می کنیم. به وسیله آن تازه ترین تحقیقات در مورد شاهنامه را منتشر می کنیم که علاقه مندان را به خود جلب می کند. یاحقی در خصوص برنامه های مردمی فرهنگسرای فردوسی افزود: از تمامی محققان، ناشران و مؤلفان کتب مربوط به فردوسی دعوت می کنیم نسخه ای از کتاب شان را برای ما بفرستند و ما رویکردی خبری در مورد آنها خواهیم داشت و آنها را در هر فصل معرفی می کنیم.ما در راستای بزرگداشت فردوسی اهتمام ویژه ای داشته و داریم. پیش از تدوین فرهنگسرا در سال ۷۷ با استدلال هایی که کردیم روز ۲۵ اردیبهشت را روز فردوسی نامیدند و در تقویم ها به ثبت رسید. وی گفت: سالانه همایش های به نسبت بزرگی در مشهد برگزار می کردیم و تمامی شخصیت های شاهنامه شناسی را از سراسر دنیا دعوت می کردیم از آمریکا، هند، روسیه، اروپا و تاجیکستان و سراسر ایران البته تعدادشان زیاد نبود، اما از نظر کیفی بسیار مهم بودند.
مهم ترین بخش طرح مردم نگاری استان به مراسم شب چله و نوروز اختصاص دارد.
معاون توسعه مدیریت اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان با اشاره به این که شب چله امسال مصادف با ایام عزاداری امام حسین(ع) است، به خبرنگار ما گفت: از آن جا که بعضی از آداب و رسوم استان در حال فراموشی است قسمتی از طرح مردم نگاری استان، به مراسم سال شمسی اختصاص یافته است که مهم ترین بخش ها به شب چله و نوروز اختصاص دارد.
سید «احمد برآبادی» افزود: گرد آمدن افراد فامیل در خانه بزرگ ترها در شب چله، پیشینه تاریخی مهمی در بین ایرانیان دارد و به طور عموم از قبل از اسلام در بین ایرانی ها وجود داشته است.
وی ادامه داد: همچنین برپایی مراسمی چون نوروز و شب چله در کشورهای فارسی زبان نیز به طور کم و بیش از گذشته های دور اجرا می شده است ولی به گستردگی و اهمیتی که ایرانی ها برای آن قائل می شده اند نیست.
وی با بیان این که گفته های متفاوتی در این خصوص وجود دارد، خاطر نشان کرد: در این شب، مردم در گذشته به امید دیدن طلوع خورشید تا صبح بیدار می ماندند و کمتر اتفاق می افتاد بخوابند زیرا از نظر آن ها طلوع خورشید اهمیت زیادی داشته است و همچنین در این شب کوچک ترها برای به جا آوردن صله رحم به دیدار بزرگ ترها می روند.
وی با اشاره به این که پذیرایی از میهمانان با میوه هایی که به رنگ قرمز چون انار، سیب و ... یکی از آداب و رسوم خاص این شب است، اظهار داشت: در میان میوه ها، توجه خاصی به خوردن هندوانه می شد زیرا معتقد بودند که اگر آن شب هندوانه بخورند در چله تابستان گرما نخواهند خورد. از طرفی دیگر از آن جایی که به امید دیدن سرخی خورشید در هنگام طلوع بیدار می ماندند از این میوه ها استفاده می کردند.
سید «احمد برآبادی» کف زنی را از مراسم خاص این شب در منطقه خراسان دانست و گفت: در این شب داستان گویان، داستان هایی را برای دیگران تعریف می کردند و افراد باسواد هم علاوه بر خواندن شاه نامه و اشعار حافظ و سعدی به نقل داستان های کهن ایرانی اسلامی می پرداختند.
به گفته وی در گاه شماری بومی این منطقه، سه ماه پایانی سال را به سه قسمت تقسیم می کردند و چله بزرگ زمستان از اول دی تا دهم بهمن و چله کوچک زمستان که بیست روز است از یازدهم بهمن شروع می شود و تا پایان آن ادامه می یابد و در واقع شب چله به طور معمول سردترین موقع سال است.
وی با اشاره به این که عدد چهل قبل و بعد از اسلام همواره از اعداد مقدس بوده و تاکید زیادی بر آن شده است، تصریح کرد: دو سال قبل در نمایشگاه صنایع دستی و اقوام ایرانی که در نمایشگاه بین المللی استان برگزار شد، مراسم سنتی شب چله را با لباس محلی و شکل و شمایل خاص آن برگزار کردیم که مورد استقبال زیاد مردم قرار گرفت. وی افزود: همچنین برای جلوگیری از به فراموشی سپردن این گونه آداب و رسوم بومی، پژوهش هایی در هر یک از این موارد صورت گرفته و گزارش هایی تهیه و منتشر شده است تا علاوه بر این که با این کار اقدامی برای ترویج این عادات خوب صورت گیرد از به فراموشی سپرده شدن آن ها نیز جلوگیری شود.
کتابهای تاریخی به اشتباه سومریان را مخترع خط دانستهاند؛یک ایرانشناس در نشست «کارکردهای شاهنامه در جهان امروز» با اشاره به کتابهای تاریخی گفت: هویت ایرانی به درازنای تاریخ اوست. ایران نخستین کشوری است که خط را اختراع کرد اما در کتابهای تاریخی میخوانیم که «سومریها» مخترعان خط بودهاند و به اشتباه این اختراع را به خود نسبت دادهاند.به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست «کارکردهای شاهنامه در جهان امروز» عصر روز (6 آذرماه) به کوشش کانون ایران بزرگ در فرهنگسرای رسانه برگزار شد. در این نشست پیش از سخنان دکتر حسین وحیدی؛ شاهنامهپژوه، فاروق صفیزاده؛ ایرانشناس و نویسنده کتابهای تاریخی به سخنرانی پرداخت و درباره هویت ایرانیان و نخستین مخترعان خط مطالبی را ارایه کرد.
فاروق صفیزاده ایرانشناس و نویسنده گفت: برای هر جامعه، کشور و نژادی، هویت ملی مسألهای مهم محسوب میشود، هویت به این معناست که بدانیم که هستیم و در جهان امروز چه موقعیتی داریم. هویت از نظر جامعهشناسی نیز اهمیت بسیار دارد.
وی به هویت ایرانیان اشاره کرد و افزود: هویت ایرانی به درازنای تاریخ اوست. ایران نخستین کشوری است که دارای تمدن و شهر نشینی بوده حتی نخستین قومی است که خط را اختراع کرد. اما در کتابها تاریخی میخوانیم که «سومریها» مخترعان خط بودهاند.
این ایرانشناس و نویسنده کتاب «ادیان باستانی ایران» خاطرنشان کرد: در حالی که «سومر» یک واژه جعلی و ساختگی است. آنها قومی به نام «هوریک» بودهاند که نژاد ایرانی داشتند. در سدههای اخیر است که «هوریک» را به «سومر» برگرداندند و قومی جعلی در تاریخ ساختهاند.
نویسنده کتاب «فرهنگ نامهای آریایی» گفت: از سویی دیگر ایرانیان نخستین ملتی بودند که حکومتی برپایه دموکراسی بنا نهادند. واژه دموکراسی، در ایران به معنای عدالت بوده است. باز در اینجا اروپاییان دموکراسی را به یونانیان نسبت میدهند. در صورتی که دموکراسی یونان بر اساس بردهداری بود و بردهداران همه کاره بودند.
وی افزود: در ایران کهن، زنان همواره جایگاه برجستهای داشتهاند و جنس اول بهشمار میرفتهاند. این مسأله بازمیگردد به تمدن بسیار پیشرفته ایرانیان. تمدن غرب برای زن ارزشی قایل نیست و او را در حد کالا میبیند. همچنین در صنایعدستی هم میتوان هویت یک ملت را دید. صنایعدستی ایرانیان قدمتی هزاران ساله دارد.
دکتر حسین وحیدی نیز با اشاره سرودههای شاهنامه فردوسی گفت: اروپاییان تاریخ کهن ایران را نادیده میگیرند تا یونان را برکشند و همه چیز را از فیلسوفان و مردمان یونانی بدانند. حتی بخشهایی از شاهنامه را هم سخنانپنداری و افسانه وانمود میکنند تا تاریخ درازدامن ما را پنهان کنند و بگویند که سهم ایرانیان در تاریخ جهان، اندک است. باید هشیار بود و این ساختهها و بافتهها را باور نکرد. اوستا که از گرانبهاترین دفترهای فلسفی، روانشناسی، جامعهشناسی و تاریخ جهان است، گواه پیشینه بسیار ما ایرانیان است.
نگاهی به کتاب «پاسخ به تاریخ»
«پاسخ به تاریخ»، (پاسخی به فیلم 300 از دیدگاه متون تاریخی و باستانی) عنوان کتابی است که به همت فاروق صفی زاده نگاشته شده و به کوشش انتشارات پیام آپادانا منتشر شده است.
ایران زمین، یکی از کشورهای بسیار باستانی است که دارای تمدنی بس کهن است که بر اساس متون باستانی و تاریخی، تمدن و فرهنگ و هنر اولیه بشری از ایران به سایر ممالک از جمله مصر، یونان، چین و هند صادر شده است و اسناد و مدارک علمی وجود این ادعا را به ثبوت میرساند.
منشور کوروش هخامنشی، کهنترین بیانیه حقوق بشر جهان شناخته شده که مایه سربلندی ایرانیان و سندی ماندگار از گذشتهای سرافرازانه ایران آن روز جهان است. دانش، فرهنگ، اخلاق، ادبیات، هنر و دیگر علوم از ایران به کشورهای اروپایی رفته و از آن جا به دیگر کشورها گذر کرده است.
بیگمان فیلم 300 با شریر انگاری ایرانیان و مجسم ساختن آنها به عنوان نماد شر، فساد اخلاقی و خرابکاری یک توهین آشکار و جدی به تاریخ پرافتخار و مردم شریف ایران به شمار میرود.
فیلم 300 یکی از آخرین محصولاتی است که با هدف القای اعتقادی جدید ساخته شده است. این فیلم که ماجرای نبرد سهمگین 300 یونانی به اصطلاح دلاور در برابر یک میلیون سرباز پارسی است به گونهای مضحک رسالت ثقیل خویش را این گونه به دوش میکشد، در اولین نظر سربازان ایرانی به خصوص در تقابل با یونانیان جلب توجه میکنند. چهرههایی که در اولین نگاه یادآور نفرت بچهگانه یک شخص، گروه یا تفکر از ملتی است که به نوعی سعی کرده با چنین حرکتی آبی بر آتش خشم ریخته باشد.
فیلم 300 نیز مانند بسیاری از فیلمهای سیاسی هالیوود به شکل بیپایه و سطحی به تأکید فراوان مسایلی چون دموکراسی و آزادی میپردازد و در جای جای فیلم این مفاهیم به صورت آزار دهندهای به مخاطب القا میشوند.
در مقدمه این کتاب به نقل از واشنگتن پست در مورد فیلم 300 آمده است که فیلم 300 فیلمی است ساخته شده برای افرادی که بهرههوشی پایینی دارند و حتی توضیح داده نمیشود که فداکاری برای نجات ترموپیل چه اهمیتی دارد و هیچ سخنی درباره این که بعد از آن یونانیها از ایرانیها شکست سنگینی خوردند گفته نمیشود!
رسانههای یونان نیز این فیلم را به دروغپردازی متهم کردهاند و ضمن ابراز مخالفت خود از اکران این فیلم توهینآمیز و بهرهبرداری از تحریف تاریخ به خرج ایران و یونان و به نفع هالیوود، هدف این فیلم را حمله به ارزشهای فرهنگی ایرانیان و ضعیف نشان دادن این کشور دانستهاند.
درحوالی امروز- تکتم بهاردوست: هنر نقالی هنر دیرپایی است. آن روزها که رسانه ها به شکل امروزی هنوز زاده نشده بودند، نقالی، بخشی از وظایف رسانه ها را بر عهده داشت. نقالی تلفیقی است از هنر شعرخوانی و نمایش های حماسی. در این میان شاهنامه بستری مناسب برای نقالی است که سری در شعر دارد و سری در حماسه.اما این روز و روزگار، فراوانی رسانه ها، کار را برای اتفاقاتی از قبیل نقالی تنگ کرده است، اگر چه بسیاری از علاقه مندان نقالی معتقدند این هنر با کمی پوست اندازی و به روز شدن، همچنان می تواند در این روزگار بی مخاطبی، مخاطبان خود را داشته باشد.«ولی ا... ترابی» یکی از آنهاست. این نقال پرسابقه و پیشکسوت میهمان «در حوالی امروز» است. حرفهای ما را با او بخوانید.
!متولد چه سالی هستید؟
** بنده در سال 1315 در ده «اسب یاب» تفرش در استان مرکزی به دنیا آمدم. «اسب یاب» پایین تر از تفرش و بالاتر از فراهان است. منطقه ای است که هنرمندان و دانشمندان بسیاری را در خود پرورش داده است. زادگاه امیرکبیر هم همان طرف هاست.
* از چه سالی تهرانی شدید؟
** خیلی کوچک بودم. فقط یادم هست که به تهران آمدیم و در محله دروازه غار ساکن شدیم. یک شب در میان به مکتب می رفتم. پدرم تعزیه خوان بزرگی بود. من از همان کودکی، نقش طفلان مسلم را در نمایش هایش بازی می کردم. هرچه بزرگتر می شدم نقش های بلندتری را بازی می کردم. پس از دو طفلان به ترتیب نقشهای حضرت قاسم، حضرت علی اکبر و حضرت یوسف(ع) را تا 20 سالگی خواندم و پس از مدتی تعزیه خوانی را رها کردم. بعد از تعزیه به سراغ آموختن فنون ورزشهای رزمی قدیم مثل چوب بازی شیرازی، شمشیرزنی و... رفتم.
* از چه سالی سراغ نقالی رفتید؟
** حدود سالهای 40 بود. در آن روزها نقال حرفه ای وجود نداشت. بیشتر شاهنامه خوان های قابلی بودند که نقالی هم می کردند.سال 53 یک روز آقای «عطا بهمنش» از مفسران معتبر ورزشی تعداد زیادی از نقالان فعال را در پشت بام تئاترشهر جمع کرد و گفت برای انتخاب نقال افتتاحیه جشن توس، هر نقالی یک خط شعر بخواند.نفر اول بلند شد و فریاد زد: به نام خداوند جان... بهمنش گفت: بنشین... بنشین... بعدی از جا برخاست و آرام شروع کرد: ستایش کنم ایزد پاک را... بهمنش گفت: بنشین... بنشین... تا نفر آخر همین طور. نوبت به من رسید، از روی صندلی بلند شدم و گفتم: اشکبوس تنگ اسبو محکم کشید، پرید تو خونه زین و یک چرخ زدم. بهمنش گفت: پیدایش کردم. همه بروید. من شاهنامه خوان نمی خواهم، من نقال پرتحرک می خواهم.
*مرشد ترابی! برای خوانندگان ما توضیح بدهید که اساساً نقالی چیست.
** نقال یعنی نقل کننده و نقالها نقشهای فراوانی در زندگی قدیم ما داشتند. آموزش می دادند، سر مردم را گرم می کردند، آنان را برای انجام کاری به هیجان می آوردند. روش کار هم به این صورت بود که معمولاً اول کار اشعاری از سعدی وحافظ می خواندند و بعد هم می رفتند سراغ فردوسی و شاهنامه را برای مردم روایت می کردند. نسل قدیم، شاهنامه را خوب می شناخت. هم سن و سالهای شما چیزی از شاهنامه نمی دانند.
نقالی تئاتر تک نفره است. نقال باید شمشیربازی، سوارکاری، تیراندازی ،چوب بازی و... را بداند. با شعر زندگی کند و بتواند فی البداهه شعر بگوید. باید بتواند رزم را رزمی و بزم را بزمی بگوید و موسیقی بداند. البته من در نقالی های خودم یکسری حرکات دیگر هم اجرا می کنم که همه ابداع خودم است.
چقدر از شاهنامه را ازحفظ هستید؟
**من بیشتر شاهنامه را حفظ هستم. البته نقالی تنها این نبود که شاهنامه را بخوانی و جلو بروی. هنری بود برای خودش. برای جذب مخاطب، کسی که چایش را خورده و می خواهد برود، برای جذب او باید چیزهای مختلفی را به هم ربط داد.
نقال باید بتواند بداهه پردازی کند وبه تناسب زمان ومکان چیزی بگویند. مثلاً نقال ها از سعدی، حافظ و فردوسی می خواندند و ناگهان در آن بین، گریزی به اسکندرنامه هم می زدند.
* مرشد ترابی! تا حالا چند شاگرد تربیت کرده اید؟
** افتخار دارم که خیلی از نقال های تهران و خیلی شهرهای دیگر، نقالی را از من یاد گرفته اند. فکر کنم عددش به هفتاد برسد. البته به نظر من دو شاگردم از بقیه بهترند. یکی شان همین خانم «فاطمه حبیب زاد» است که با اسم گردآفرید نقالی می کند.
*چقدر امیدوارید که این هنرمردمی ادامه پیدا کند؟
** باید به این هنر بها داد. مرکز هنرهای نمایشی می تواند با ایجاد یک محل سنتی و دعوت از نقال ها به تداوم این هنر کمک کند. متأسفانه این روزها نقالی دارد می میرد. نقالی دارد نفس های آخرش را می کشد . ما در ایران نقال نداریم. شاهنامه خوان داریم اما کسی که با شاهنامه خوانی آدمها را میخکوب کند نداریم. همه مرده اند.زمان ما پهلوانان و گردن کشان و دلاوران، پای نقل می نشستند. یادم هست که امثال تختی پای ثابت نقل های زیر بازارچه بودند. آن قدر محو اجرا می شدند که چایشان بارها یخ می شد.امروز هم همین ذوق و شوق وجود دارد البته اگر مردم، کار خوب ببینند.
iJkV@ ! این سالها چطور روزگار می گذرانید!
**من کارمند شهرداری بودم. بیست سال درشهرداری کار می کردم، حالا هم یک حقوق بازنشستگی دارم و خدا را شکر، چرخ زندگی می چرخد.
خراسان-ص R05 فرهنگ،شماره سریال 17384، تاریخ انتشار 880716
در اقدامی کم نظیر، گنجینه ای بالغ بر ۴۰۰ عدد سکه باستانی با قدمتی حدود ۲ هزار سال توسط یک مجموعه دار مشهدی به نام سید محمد سعید سادات اخوی به گنجینه تمبر، اسکناس و مسکوکات موزه آستان قدس رضوی اهدا شد.به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، مسئول گنجینه تمبر، اسکناس و مسکوکات این سازمان با بیان این خبر گفت: این مجموعه بسیار نفیس که از نظر قدمت و تعداد سکه در میان مجموعه های اهدایی موزه آستان قدس رضوی منحصر به فرد است، شامل سکه های سلاطین و حاکمان قبل و بعد از اسلام مانند:«ایلیمایی»، «ساسانیان»، «هفتالیان»،«اسپهبدان طبرستان»، «عباسیان» ، «سامانیان» «آل بویه» ، «غزنویان»، «سلجوقیان» و «خوارزمشاهیان» است. محمدحسین یزدی نژاد از واحد پولی این سکه ها نظیر «کالکو»،«درم»،«درهم طبری»، «فلوس»،«دینار» و«دراخم» نام برد و خاطرنشان کرد: این سکه ها که متعلق به سلاطین و حاکمان مختلف مانند «ارد دوم»،«فرهاد دوم» و «خسرو ایلیمایی»، «شاهپور دوم»، «پیروز»، «قباد اول» و «خسرو انوشیروان ساسانی»، «اسپهبد خورشید طبرستانی»، «هانی» و «مقاتل طبرستانی»، «سبکتگین»و «محمود غزنوی»، «کیکاووس بن کیخسرو سلجوقی»، ««هلاکوخان»،«اباقاخان»، «ارغون خان»، «غازان محمود» و «محمد خدابنده الجایتو ایلخانیان» است، در نوع خود جذاب و دیدنی است. وی با بیان این که این سکه ها در شهرهای بزرگ مانند مرو، دیناور، سجستان، سیواس (مکانی در ترکیه فعلی)، تفلیس، خوارزم، حله، هرات، استرآباد، اصفهان و مشهد ضرب شده است، افزود: قدیمی ترین سکه این مجموعه متعلق به «ارد دوم» شاه «ایلیمایی» است که هزار و ۹۵۰ سال پیش ضرب شده است. وی خاطر نشان کرد: جنس این سکه ها از نقره، مس، برنز، آلیاژ مس و برنج و نیکل، سرب و روی است و روی آن ها نقوش، طرح ها، نمادها و تصاویر سلاطین دیده می شود که برای تاریخ پژوهان و جغرافی دانان ایران بهترین و اصیل ترین منبع تحقیقاتی و مطالعاتی محسوب می شود.مسئول گنجینه تمبر، اسکناس و مسکوکات آستان قدس رضوی در گفت وگو با خراسان درباره اهمیت این مجموعه گفت: این سکه ها نشانه عینی فرهنگ و تاریخ ایران است و دارای ارزش بالایی برای شناخت سلسله های مختلف است.یزدی نژاد افزود: با کشف سکه می توان دریافت که چه سلسله ای در چه زمانی قدرت داشته و حکومت می کرده است. پژوهشگران نیز زمانی که در مطالعات خود به بن بست می خورند و یا سوالی برایشان مطرح می شود، برای یافتن پاسخ خود در بسیاری از موارد به بررسی سکه ها می پردازند. چرا که دیگر آثار از جمله بناها و... تخریب شده است. بنابراین برای یک محقق، مطالعه سکه ها یکی از بهترین راه های شناخت یک تمدن است.وی در اهمیت این آثار تاکید کرد: موزه آرمیتاژ روسیه حدود ۸۰ سال قبل، آثار تمدن ایرانی را به نمایش گذاشت و آن زمان جمع آوری آن آثار را جزو افتخارات خود بیان کرد.علاوه بر این موزه های معروف جهان چون فرانسه، انگلستان و آمریکا، داشتن اشیای تاریخی ایران را افتخار خود می دانند و در میان آثار دوره اسلامی موزه های معروف جهان، اشیای ایرانی بیشترین سهم را دارد.یزدی نژاد با اشاره به این موارد افزود: برخی از این سکه های اهدایی منحصر به فرد است؛ مانند سکه های «هفتالیان»، که سال ها در افغانستان حکومت می کردند، همچنین سکه های دوره «ایلیمایی» که در بخش شرقی شوش می زیستند.در این مجموعه سکه های دوره ساسانی تقریبا کامل است و چنین مجموعه کاملی درکمتر موزهای در جهان قابل مشاهده است.
۱ -سکه کالکوی ارد دوم(حدود ۵۰-۷۰م.) از پادشاهان ایلیمایی
2 -سکه مقاتل از حکام عرب طبرستانی
3-سکه طغا تیمورخان از ایلخانان مغول
4 -سکه خسرو اول ساسانی ملقب به «انوشیروان»
5-سکه قباد اول ساسانی
۶ -سکه علی موید از حاکمان سربداران
۷ -سکه تیمور گورکانی