ادامه مطلب ...
غلامحسین ابراهیمیدینانی، در همایش «حکمت فردوسی» از «شاهنامه» به عنوان اثری حماسی در تاریخ بشر یاد کرد و گفت: هر انسانی گاهی با تراژدی روبهروست و هیچ حماسهای بدون تراژدی نیست؛ زندگی فردوسی و همه داستانهای او نیز تراژدیاند.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، همایش «حکمت فردوسی» از سوی انجمن
حکمت و فلسفه ایران و با همکاری بنیاد فردوسی روز گذشته، شنبه، سوم
تیر، ساعت 16 در سالن اجتماعات خانه اندیشمندان علوم انسانی با حضور جمعی
از استادان فلسفه، شاهنامهپژوهان و علاقهمندان این حوزه برگزار و طی آن
نگرهها و اندیشههای حکمی و فلسفی حکیم ابوالقاسم فردوسی، بررسی شد.
آیتالله
سیدمصطفی محققداماد، نصرالله پورجوادی، غلامرضا اعوانی، حسن بلخاری،
سعید حمیدیان، نجفقلی حبیبی و غلامحسین ابراهیمیدینانی به ترتیب در این
همایش درباره دیدگاههایت مختلف فلسفی و حکمی فردوسی در شاهنامه صحبت
کردند.
در بخش آخر این همایش حمیدیان، حبیبی و ابراهیمیدینانی به ترتیب سخنرانی کردند.
تخطی نکردن از معیارهای اصلی حماسهسرایی
حمیدیان
درباره موضوع «فردوسی و دو راهی تاریخ» گفت: محور کلام من در اینجا
براساس میزان دخالت فردوسی در شاهنامه است. عدهای او را ناظر بیطرف
خواندهاند. برخی دیگر معتقدند که فردوسی بیگمان مولف شاهنامه است و
قیاسهایی با دیگر متون حماسی و تاریخی در این زمینه داشتهاند. من در
کتابم با عنوان «درآمدی بر اندیشه و هنر فردوسی» در این زمینه بسیار
کوشیدم، اما کمتر نتیجهای حاصل شد؛ چراکه ما متون منبع و مرجع فردوسی را
در اختیار نداریم.
وی تاکید کرد: حکایت فردوسی و خردگرایی او بحثی
مورد اختلاف نیست. یعنی فردوسی کسی است که طبق موازین خرد و عقل عمل میکند
و بنابراین اگر بگویم هیچ دخالتی در «شاهنامه» نداشته است، اصلا درست
نیست.
این پژوهشگر طبق گفته خود با تکیه بر بخش پایانی شاهنامه
یعنی درگیری میان ایرانیان و تازیان یا همان اعراب، اظهار کرد: به تصور من
در کل شاهنامه دوراهیهایی که از لحاظ آیینی یا خاندانی پیش میآید، بهطور
کلی چهار مورد است که یکی از آنها مربوط به دوران ضحاک، یعنی زمان متعلق
به دوران اساطیری شاهنامه است. به عبارت دیگر دوران ضحاک روزگار شر مطلق
است.
وی ادامه داد: دومین زیر و رویی و دو راهی مهم در «شاهنامه»
آمدن گشتاسبیان است. دقیقی زرتشتی هم گشتاسب را به نظم کشیده است، اما در
شاهنامه با دنیای دیگری روبهرو هستیم. سومین زیرورویی دوره چیرگی اسکندر و
چهارمین دوره نبرد میان اعراب و ایرانیان در زمان یزدگرد سوم است.
وی
به یکی از بیتهای کلیدی بخش چهارم اشاره و تصریح کرد: بیت «سخنها به
کردار بازی بود» بیتی است که بهطور معمول در «شاهنامه» درباره فاجعهها به
کار گرفته میشود.
حمیدیان با تاکید بر این موضوع که فردوسی در
شاهنامه از معیارهای اصلی حماسهسرایی تخطی نکرده است، گفت: یکی از این
معیارهای حماسهسرایی عدم دخالت مستقیم حماسهسرا است. از سوی دیگر نژاد
هرگز در شاهنامه به معنای تنگنظرانه امروزی به کار نرفته، بلکه به معنای
تبار است. برهمین اساس درون متلاطم فردوسی با وجود خردگراییاش این دوران
را به صورت موقعیت تراژیک میبیند.
وی افزود: به عبارت دیگر فردوسی
در بنبستی ناگزیر است. نه از اسلام میتواند بگذرد و نه از علاقهاش به
فرهنگ ایران زمین. فردوسی حضرت علی (ع) را دوست دارد و با افتخار از او یاد
میکند، اما به ریا دچار نمیشود.
این شاهنامهپژوه در بخش دیگر
سخنانش از مرگ یزدگرد در «شاهنامه» به عنوان داستانی بسیار غمانگیز یاد
کرد و توضیح داد: در بحث تراژدی و تراژدیپردازی، باید توجه داشت که در سنت
ما تراژدی به معنای نمایش و نمایشنامه نبوده است، اما داستان تراژدی مانند
داستان «رستم و اسفندیار» از نظر معیارهای داستان تراژدی به تراژدیهای
یونانی پهلو میزند. داستان تراژیک داستانی ناتمام و برای تمام فصل است تا
مردم در آن اندیشه کنند.
وی یادآور شد: به نظر من تراژدی را
روحهای متلاطم مانند فردوسی میسازند. داستان درگیری اعراب و ایرانیان
چیزهایی دارد که میتوان از رهگذر آن علایق و روحیه فردوسی را استنباط کرد.
حمیدیان گفت: من در تشیع فردوسی شکی نداریم، اما «شاهنامه» زاده
شعوبیت ایرانی است و باید جایگاهی برای شعبویت هم در نظر گرفت. تشیع در عین
حال که امری اعتقادی است، اما با اندیشه شعبویت و حتی مبارزه هم ارتباط
مییابد. از سوی دیگر فراموش نکنیم که مهر خردگرایی بر سراسر «شاهنامه»
زاده شده است و رنگ خرد را حتی بر عناصر اساطیری شاهنامه هم میبینیم.
وی در پایان بر این موضوع که فردوسی در عین حفظ اعتقاداتش و در ظاهری آرام و خردگرا، همه تلاطمها را حفظ میکند، تاکید کرد.
فردوسی و دیدگاه حکمت عملی به شاهان حبیبی
دیگر سخنران این جلسه درباره موضوع «سهروردی و فردوسی» صحبت کرد و فردوسی
را معاصر با ابنسینا دانست و گفت: سهروردی پس از فردوسی زیسته است. از سوی
دیگر در اندیشه سهروردی بسیاری از مبانی ایرانی وجود دارد. سهروردی بر فر
کیانی یا ایزدی تاکید دارد و این موضوع در شاهنامه فراوان آمده است.
این
پژوهشگر در ادامه دو عبارت از سهروردی خواند و گفت: سهروردی از بزرگان
ایرانی به صورت کلی با نام حکمای خسروانی یاد میکند. همچنین از پادشاهانی
که طبق گفته سهروردی از فر ایزدی برخوردار شدهاند، میتوان فریدون، جمشید،
کیخسرو و کیومرث را نام برد.
وی در پایان ابیاتی از شاهنامه را
در تایید موضوع فر ایزدی برای این شاهان قرائت کرد و افزود: فردوسی از دید
حکمت عملی به این پادشاهان نظر دارد، اما سهروردی از جنبه حکمت نظری به
آنها پرداخته است. یعنی فردوسی بیشتر به جنبه معنوی و اینکه افرادی
برگزیده بودهاند، پرداخته است.
فردوسی، خردمندی آشنا با تاریخ آخرین سخنران این جلسه ابراهیمی دینانی بود که درباره موضوع «خرد در فردوسی» سخن گفت.
وی
در آغاز تاکید کرد: درباره فردوسی باید سالها صحبت کرد، اما با کمال تاسف
هزار سال است که شاهنامه او را نمیخوانیم. البته در گذشته تا حدودی
خوانده میشده است.
این پژوهشگر ادامه داد: بهطور طبیعی فردوسی
باید خردمند باشد، تا اینکه از خرد درباره او صحبت شود. بنابراین باید دید
فردوسی کیست؟ خردمند است یا شاعر، ادیب، فیلسوف، عارف و ... ؟ البته
فردوسی در معنای دقیق کلمه فیلسوف یا عارف نیست.
وی افزود: از یک
منظر فردوسی همه این ویژگیها را دارد و خردمند است او حکیمانه و فیلسوفانه
سخن گفته و از آنجا که همه این ویژگیها را دارد، خردمند است، اما خردمند
کیست؟ بین خردمند با عاقل یا فیلسوف چه تفاوتی وجود دارد؟ بهطور طبیعی
اگر عاقل نباشد، خردمند نیست.
ابراهیمیدینانی به تعریف خرد اشاره و
تشریح کرد: خرد، عقل و آگاهی تحقق یافته در تاریخ است. یعنی عقل و اندیشه
به عینیت در تاریخ باشد، یا به زبان هایدگر عقل تحقق یافته در تاریخ است.
پس فردوسی خردمند است و چون خردمند بدین معنی است، با تاریخ ایران ارتباط
دارد، اما ما با تاریخ ایران آشنایی کاملی نداریم. یکی از شکوهمندترین
تاریخها در تاریخ بشر، تاریخ ایران است؛ مانند تاریخ چین، هند و یونان.
وی
یادآور شد: «شاهنامه» فردوسی یک اثر حماسی است که در تاریخ بشر نظیر
ندارد، البته چند نظیر دارد، اما از آنها بالاتر است. یکی از این نظیرهها
«هومر و سوفوکلوس و دیگری «ایلیاد و ادیسه» است. این دو اثر همراه با
شاهنامه سه اثر مهم حماسی در تاریخ باستان هستند.
این استاد
دانشگاه شاهنامه را حماسه نامید و گفت: حال باید دید حماسه یعنی چه و اصلا
تراژدی چیست؟ تراژدی سرنوشت بیپایان بشر است. برای همه ما دوراهیهایی در
زندگی پیش آمده است؛ مانند انتخاب میان خوب و بد، اما انتخاب میان خوب و
خوبتر یا بد و بدتر سخت است.
وی افزود: هر بشری گاهی با تراژدی
روبهرو است و هیچ حماسهای بدون تراژدی نیست. بهطور کلی زندگی فردوسی و
همه داستانهای او تراژدی هستند.
ابراهیمیدینانی در ادامه با
تاکید بر این امر که فر ایزدی یعنی خرد و این امر در شاهنامه اهمیت بسیاری
دارد، توضیح داد: بنابراین فردوسی خردمند حقیقی است و خرد او به معنای خرد
تحقق یافته در تاریخ است. یعنی به تاریخ ایران توجه کرده است. از سوی دیگر
هیچ کتاب شعری در تاریخ بشر نمیتوان یافت که به اندازه شاهنامه از توحید و
خدا نام برده باشد.
وی یادآور شد: همچنین همان بیت آغازین
«شاهنامه» مبنی بر «به نام خداوند جان و خرد/ کزین برتر اندیشه برنگذرد»
دارای فلسفه است. یعنی فردوسی در این بیت برهان را اقامه کرده است. هنر
مخلوق خدا است و این معلول از علت بالاتر نمیرود. یعنی نمیتوان خرد را
بالاتر از خدا حتی تصور کرد.
این پژوهشگر از فردوسی به عنوان فردی
که تاریخ را زنده کرده است یاد کرد و گفت: خرد فردوسی همان زنده کردن تاریخ
تحقق یافته است. فروید تمامی مبانی فکریاش را در روانشناسی و روانکاوی
از تاریخ تراژدیهای یونانی گرفته است و حتی اصطلاحات او نیز بر مبنای این
تراژدیها هستند.
وی در پایان اظهار کرد: ای کاش ما هم میتوانستیم
براساس تراژدیهای شاهنامه تاریخ خود را کشف و روانکاوی میکردیم. عدالت
بدون خرد معنا ندارد. ما فرهنگی بزرگ داشتهایم و فردوسی نماینده فرهنگ
ماست.