آن طور که خودش می گوید، همیشه حال را بر قال ترجیح داده و کنج عزلت و درویشی را بر همه چیز. همسرش اقبال افشار، یاری دهنده و مشوقش در تمام عمر بوده وهست. در سال های 47-48 با همکاری خانم صدیقه فاضل رضوی (متخلص به سحر) شب های شعری در منزل همشهریان داشتند که بعد از رفتن خانم سحر تا مدت ها ادامه داده اند. در آن سالها، شب شعرهایی که درتابستان و با دعوت از اساتید برپا می شده، بسیار عالی و با استقبال خوبی روبرو بوده است. یکی از اولین شعرای مشهوری که در این جلسات شرکت کرد، حسین آهی بود و زنده یاد دکتر قاسم غنی ملک الشعرای آستان قدس نیز حضوری پررنگ داشته است.
ایشان می گوید: «همیشه از دوستی و مجالست دکتر عباس خیرآبادی که در آن زمان به عنوان افسر وظیفه در دبیرستان های نیشابور تدریس می کرد کسب فیض کرده و بعدها «خانم کوچیک» را با ویرایش ایشان در نشر پاژ منتشر نمودم که مورد استقبال و تشویق خوانندگان واقع شد.» نقطه ی عطف زندگی هنری بانو نوشین گنجی را می توان آشنایی اش با زنده یاد یغما دانست. چرا که از نظر روحی ارتباط بسیار نزدیکی داشته و در سرودن شعر الهام بخش یکدیگر بوده اند.
وی در آخرین سالهای عمر مشغول جمع آوری
اشعارش برای چاپ وتهیه ی لوح فشرده ی اشعار محلی بود. بانو نوشین گنجی هم
چنین خدمات اجتماعی زیادی نیز انجام داده است که به گفته ی خودش به رسم
عبادت و به پاس عشق و سپاس از پروردگار بوده است. یکی از آخرین دستاوردهای
ایشان، تلاش و پیگیری در راضی نمودن وراث باغ نشاط متعلق به پدربزرگشان
سالار معتمد بوده که آن را به تملک اداره ی میراث فرهنگی شهر فیروزه در
آورده است.
وی در سوم فروردین ماه 1393 دار فانی را وداع گفت و به بهار جاودانگی پیوست...(نقل از روز نیشابور)