مرجان جاودانی-شهرآرا
داستان میراث کهن شهری پرآوازه مانند مشهد و سرگذشت انسانهای بزرگ و
سرشناس این شهر همیشه برای گردشگران جذابیت ویژهای داشته. امروز سراغ
قدیمیترین باغ عمومی مشهد میرویم که از گذشته بسیار مورد توجه زائران
بوده است. درباره پیشینه باغ ملی شایعات زیادی در بین مردم رواج دارد. برخی
معتقدند این باغ به زور از آقای ملک گرفته شده، عدهای این باغ را متعلق
به دولت آن زمان میدانند و گروهی هم تصور میکنند این باغ وقف شده از سوی
خانواده ملک است. البته همه این موارد صحبتهای عامیانهای است که در بین
مردم رواج دارد و کسی دقیقا صحت و سقم آن را نمیداند. ما هم نتوانستیم در
اطلاعات در دسترس به جوابی برای این افسانه مشهدی برسیم. از همین منظر
امروز مهمان پژوهشگر و مشهدشناس نامآشنای شهرمان، دکتر سیدمهدی سیدی
شدهایم تا از باغی صحبت کنیم که گردشگران بسیاری آن را به عنوان یک خاطره
خوب از مشهد به یاد دارند. اگرچه امروز حریم این باغ با ساختوسازهای بلند
برباد رفته، اما گردشگران هنوز هم دوستش دارند و در سفر به مشهد بازدید از
این باغ تاریخی را در برنامهشان قرار میدهند.
چرا باغ ملی، ملی شد؟
با
استاد سیدی به سمت باغ ملی همگام میشویم. از دکتر میپرسم چرا این باغ
ملی است؟ وی در پاسخ میگوید: با توجه به آنچه از تاریخ مشهد بهدست آمده،
در سال 1300خورشیدی این باغ، «ملّی» خوانده میشده، به طوریکه گفتهاند
این باغ دارای تئاتر یا تماشاخانه بوده است. وی میافزاید: وقتی در اسناد
تاریخی در مورد اینکه باغ یادشده چگونه «ملّی» نام گرفته رصد کردم، این
نتایج بهدست آمد، چنانکه از احوال عارف و ایرجمیرزا برمیآید، عارف در
زمان کلنل(1300خورشیدی، 1340قمری) در تئاتر همین باغ ملی کنسرت اجرا کرده
است. وی در آن کنسرت این ابیات را خواند:
خـدا چـو طـرّة لیلـی کـند پریشـانـش
کسـی که مملکتـی، ملّتـی پریشـان کرد
چو جغد بر سـر ویرانههای شـاه عباس
نشست عارف و نفرین به روح خاقان کرد
بدان سبب، ایرج به حمایت از جدّش(خاقان یا همان فتحعلیشاه) پرداخت و «عارفنامه» را سرود و خطاب به عارف گفت:
شــنیدم در تئاتر بـاغِ «ملـی» برون انداخـتی حمق جبلّی
نمیگویم چه گفتی، شرمم آید ز بیآزرمیات آزرمم آیـد
همانطور که در اسناد آمده، این باغ از زمانهای دور ملی خوانده شده و دلیلی برای آن در دست نیست.
سیدی
ادامه میدهد: در گزارش جامعی که به سال 1313خورشیدی ازسوی چند نفر از
فضلا و دانشمندان شهر مشهد (مرحومان مدرس رضوی، علیاکبر فیاض، محمود فرخ،
عبدالحمید مولوی و ...) درباره این شهر تهیه شده، تاریخچه باغ ملی چنین
گزارش شده است: «باغ ملی در ضلع غربی خیابان پهلوی جنب کلوپ صاحب منصبان
واقع است. سطحش تقریباً به شکل ذوزنقه و 36هزار و 335/710 مترمربع
میباشد.» در همین سند ذکر شده «اخیراً باغی به وسعت 4هزار و 625/130 متر
که به باغ امین دفتر اشتهار داشت، از طرف مغرب ضمیمه آن شده است.» اداره
بلدیه در قسمت غربی باغ، عمارت زیبایی برای کافه ساخته است که البته ما
میدانیم در حال حاضر چیزی از این موارد یاد شده باقی نمانده است.
هنوز
در مسیر به سمت باغ هستیم که صحبت از واقف باغ به میان میآید. سیدی با
بیان اینکه این باغ در حقیقت جزو املاک حاجحسین ملک، واقف بزرگ مشهد بوده،
میافزاید: مرحوم حاجحسین آقا ملک، فرزند ارشد حاج محمدکاظم، ملکالتجار
ایران و از دوستان نزدیک میرزا تقیخان امیرکبیر بوده که سرای امیر در
بازار تهران را به احترام و بهنام او بنا کرده است. حسین ملک در نهم
ربیعالاول سال 1292 هجری قمری در منزل اجدادی خود واقع در تهران، چشم به
جهان گشوده و از سال 1323قمری یا 1284خورشیدی مقیم مشهد شده و در نزدیکی
همین باغ ملی برای خویش خانهای ساخته که اکنون نیز قسمتی از ساختمان آن
برجاست و به خانه ملک شهرت دارد. او پس از گذراندن عمری پر تلاش در مرداد
سال1351 شمسی دار فانی را وداع گفت.
به فرمان مظفرالدین شاه «باغ ملی»، ملک شخصی حاج کاظم ملک شد
به
باغ ملی میرسیم. اینجا بسیار شلوغ است. اوضاع اطراف این اثر تاریخی نشان
میدهد که گذشتگان شهرمان هرگز اهمیتی به حفظ حریم این محوطه ندادهاند و
امروز افسوسش برای ما مانده است. با دکتر همگام میشوم. او مرا به ابتدای
باغ کنار کتیبهای سنگی میبرد. نوشته کتیبه را برایم بلند میخواند: «به
پاس اعمال خیر و خدمات نیکوکارانه جناب آقای حاجحسین آقای ملک که باغ ملی
مشهد نیز از جمله موقوفات بیشمار معظمله میباشد، این لوح سپاس نصب
گردید، تا ضمن حقشناسی از ایشان مشوّق دیگران در انجام کارهای خیر و
عامالمنفعه باشد. شهریورماه1340. شهردار مشهد». و ایراداتش را گوشزد
میکند که این باغ در حقیقت موقوفه نبوده و طی اتفاقاتی حاج حسین ملک آن را
بخشیده است.
سپس ادامه میدهد: یکی دیگر از مراحم حاجحسین آقای ملک
به مردم مشهد، اهدای باغ چهار هکتاری مشهور به ملی در جوار ارگ است که
قدیمیترین باغ عمومیمشهد بوده و هنوز هم تفرجگاه عامه مردم، بهخصوص
بازنشستههاست. متأسفانه زمان دقیق و نحوه واگذاری این باغ معلوم نیست.
آنچه مسلم است، این باغ ابتدا متعلق به حکام خراسان و دولت مرکزی بوده و در
سال1319 قمری ازسوی مظفرالدین شاه قاجار به حاجکاظم ملکالتجار واگذار یا
اهدا شده است. سند این فرمان مظفرالدینشاه، اینک در اداره املاک شهرداری
مشهد وجود دارد، اما اینکه این باغ چه زمان در اختیار شهرداری، یا به قول
قُدما «بلدیه» قرار گرفته، معلوم نیست!
اولین ارگ مشهد مرز باغ ملی بود
این
تاریخشناس مشهدی، باغ ملی را بهترین و مهمترین گردشگاههای شهر میخواند
و اضافه میکند: در اسناد آمده گردشکنندگان بیشتر عصرها تا اوایل شب به
آن رجوع میکردند و اکنون در آن شعبهای از کافه اتحاد که کافهای است
موزیکال، دایر است و قنات رکنآباد، آن را مشروب و قنات شیخ فقط از آن عبور
میکند. دکتر اعتقاد دارد: در تاریخ عنوان شده در قدیم این محل باغ وسیعی
بوده موسوم به باغ ایالتی و ارگ که گرد آن را بارویی احاطه میکرده. وقتی
از ارگ سؤال میکنم، سیدی توضیح میدهد: شهر مشهد بر خلاف دیگر شهرها ارگ
نداشت و حرم مطهر همواره نقش ارگ را برای آن بازی میکرد؛ یعنی در تصرفها
همیشه اول شهر فتح میشد و در آخر حرم به تصرف درمیآمد. آن زمان که یک
سیستانی مشهد را به دست گرفت، با سیستم این شهر آشنا نبود بنابراین اولین
ارگ مشهد را او در این قسمت بنا کرد.
سپیدارهای باغ ملی را غلامحسین صاحباختیار کاشت
دوباره
به موضوع باغ ملی برمیگردیم که ناگهان به ذهنم میرسد اصلا این باغ را چه
کسی آباد کرده است؟ دکتر سیدی با علاقه در بین کاغذها جستجو میکند و با
اشتیاق ادامه میدهد: نخستینبار آقای غلامحسین صاحباختیار کاشانی
درختهای سپیداری را که هنوز بخش بزرگی از آنها باقی است، در دور قسمتی که
اکنون باغ ملی نامیده میشود، کاشت و در واقع باغ ملی را ایجاد کرد. بعدها
مرحوم سلطان حسین میرزا نیرالدوله در زمان ایالت دوم خود در خراسان(حدود
سال 1333قمری یا 1293خورشیدی) آن را آباد کرد. در سالهای بعد اداره بلدیه
در این باغ اصلاحاتی نموده و عمارت زیبایی در آن بنا کرد که همواره از
بهترین گردشگاههای شهر بوده است.
برای باغ ملی وقفنامهای نیست، اما اهدایی ملک است
سیدی
در توضیح چگونگی دستبهدست شدن این باغ تصریح میکند: چگونگی روند
واگذاری یا تعلق باغِ پدری حاج حسین ملک به بلدیه مشهد، این است که شهرداری
در سال1309 خورشیدی(که ثبت املاک دایر شده) تقاضای ثبت باغ ملی را به نام
خود کرده و در سال1311 سند مزبور صادر شده است. ظاهراً سالها بعد شهرداری
معارضانی یافته، در نتیجه از حاجحسین آقای ملک تقاضا کرده تا اسناد مربوط
به مالکیت آن را در اختیار شهرداری قرار دهد. حاجحسین ملک نیز چنین کرده و
فرمان مظفرالدین شاه را(توسط پیشکار خود آقای مکرم) به شهرداری فرستاده،
متقابلاً تقاضا کرده در محلی از باغ نوشتهای مبنی بر بخشش وی نصب شود. به
این سبب شهردار وقت مشهد(آقای رضا سجادی) نامهای به تاریخ 20فروردین به
استاندار مینویسد و مراتب را گزارش میکند. استاندار نیز موافقت خود را
ضمن تشکر از آقای ملک اعلام می کند. به این سبب در سال1340 لوحهای سنگی
به ابعاد تقریبی 60 در80 سانتیمتر تهیه و در مدخل باغ ملی نصب میشود.
استاد
سیدی با ابراز ناراحتی از تصرف برخی قسمتهای این اثر تاریخی ازسوی
نهادهای شهرمان ادامه میدهد: این باغ که در سال1350 بهای تقریبی آن
20میلیون تومان برآورد شده و زمین آن 40هزار مترمربع وسعت داشته، اکنون بر
اثر دستدرازی برخی نهادها به 26هزار متر کاهش یافته، بخشی از زمین باغ
ملی در سالهای اخیر به اتاق بازرگانی اختصاص یافته، در انتهای آن هم
صداوسیما برای خود استودیو ساخته است. باوجود این همه ناملایمت و جبر زمانه
در نادیده گرفتن ارزش این میراث معنوی و ملی شهرمان همچنان «باغ ملی» از
استراحتگاهها و تفرجگاههای مرکزی شهر مشهد، بهخصوص برای پیران و
بازنشستگان محسوب میشود و همواره در فهرست گردشگری شهری حرف اول را
میزند.
* فرمان مظفرالدین شاه
«فرمان همایون شد آنکه، چون جناب
جلالت مآب فدوی زاده دولت گردون قباب حاجی محمدکاظم ملکالتجار ممالک
محروسه از قدیمیچاکران آستان معدلت ارکان است و همواره رعایت حالش
منظورنظر اکسیر اثر، لهذا یک قطعه باغ واقعه در مشهد را که متعلق است به
دیوان همایون اعلی و محدود است به حدود اربعه ذیل : حدّی به باغ حاجی
معتمدالتولیه، حدّی به حصار باروی شهر، حدّی به ممرِّ عامِ میدان بزرگ ارگ
و حدّی به خندق بزرگ، به ملکیت ابدی به مشارالیه مرحمت فرمودیم که ملک
طلق خوددانسته، در وقف و حبس و انتقال و سایر عقود شرعیه» مختار باشد
.........، در تاریخ ذیحجه الحرام بارس ئیل سنه 1319.
(برگرفته از کتابخانه و مرکز اسناد شورای اسلامیشهر مشهد)