«مشهد» عصاره ادب و آداب و رسوم ایران زمین است.
فرهنگ و آداب و رسوم و عقاید و سنن هر مردمینشان از عواطف و خلقیات و - در معنایی کامل - هویت انسانی آن مردم است.
مشهد الرضا (ع)، شهری که به واسطه عشق به پیشوای هشتم شیعیان شکل گرفت، مهد ادب و آداب ایران زمین بوده و هست.
آداب
و رسوم مشهد و شهرهای اطراف آن به محبت مهاجر پذیری فراوان شهر مشهد -
بخصوص از شهرهای مجاور - بسیار نزدیک و گاه یکسان است که بارانخواهی و کشتی
با «چوخه» از این دست است.
از قدیم، خراسان منطقهای کم آب و خشک بوده
است؛ به طوری که مراسم طلب باران در بسیاری از شهرهای خراسان از جمله مشهد
مرسوم بوده و آداب مشترکی داشته است. بدین گونه که زنان و دختران - با
استفاده از دو تکه چوب و مقداری پارچه - عروسکی درست میکردند و آن را در
سطح محله یا روستا میگرداندند؛ و با خواندن اشعار و تصنیفهایی در جمعیت،
باران درخواست میکردند که در آن معمولا به خداوند و حضرت «محمد» (ص) قسم
یاد میشد و از مردم محله و روستا میخواستند برای پخت آشی به همین منظور
طبخ کمک کنند.
مردم هر کدام در هنگامیکه به گرداننده این عروسک برای
طبخ آش و حبوبات و ... میرساندند، مقداری آب نیز روی عروسک میپاشیدند و
دعاها و اشعاری را زیر لب زمزمه میکردند، از جمله: «الله بده تو باران، به
حرمت مزاران، گندم به زیر خاکه، از تشنگی میناله» و ... .
در بیشتر
این مراسم طلب باران، نماز باران را به صورت جماعت بر بالای کوه یا تپه ای
میخواندند و مردم معتقد بودند که بعد از خواندن نماز و مراسم طلب باران
حتما باران خواهد بارید.
خاستگاه شاهنامه «شت توس» است که نبردهای تن بتن و حماسی فراوانی در آن به تصویر کشیده شده است.
کشتی
باچوخه کشتی فراگیری در سطح ایران است. اگرچه این کشتی از قدیم در سراسر
کشور با تفاوتهای اندکی مرسوم بوده، در خراسان و شهرهایی چون مشهد و «نیشابور» و «سبزوار»
- به سبب تعصبات خاص در خصوص فرهنگ پهلوان و پهوان پروری و همان روحیه
قدیمیو کهنی که مردم این سرزمین داشته و در شاهنامه انعکاس آن نمایانگر
است – بیشتر نمود و ظهور داشته و دارد. نام این کشتی از نام لباس خاصی
گرفته شده است که کشتی گیران آن بر تن میکنند. چوخه لباسی پشمیاست که گاه
در نبردها نیز از آن استفاده میشد.
آیین جوانمردی و پهلوانی از
آیینهای کهن مردم خراسان در شهر توس و مشهد فعلی است. پهلوان از مردم
بسیار آبرومند شهر بود و معمولا در مراسمیچون عروسی و ... - به سبب حفظ
آمادگی جسمانی خود و سرگرمیو رشد مهارتها - مسابقاتی را در قالب کشتی
باچوخه برگزار میکردند.
پهلوانان کشتی باچوخه معمولا با افرادی که نسب
آنها به ائمه میرسید (سیدها) کشتی نمیگرفتند و معتقد بودند که حرمت این
افراد را باید حفظ کرد، به گونه ای که به خود اجازه نمیدادند پشت سید را
به خاک برسانند.
از گذشته مرسوم بوده است که به افراد برتر این مسابقات
کله قند هدیه میدادند. به همین سبب، امروزه در کنار جوایز دیگری که اهدا
میشود، اما هنوز همان عنوان «قندبر» برای جوایز مانده است.
مشهد همواره
مواجه با سیل مشتاقان زیارت از پیشوای هشتم شیعیان بوده و هست، ولی در
گذشته به سبب کمبود امکانات و سفرهای سخت و دشوار و توسعه نیافتگی شهر،
مرسوم بوده است که مشهدی ها به استقبال کاروانیان میرفتند و به احکام و
احسان تیمار مسافران و زوار میپرداختند و پس از آن نیز در منازل خود
پذیرای آنان میشدند.
حتی قصبه ها و روستاهای اطراف مشهد حضور زوار و
کاروانیان را متبرک و میمون میدانستند و از میوه ها و محصولات زراعی و
باغی خود به کاروانیان هدیه میکردند.
مراسم عزاداری و سینه زنی و نوحه خوانی در همه جای ایران مرسوم است و در مشهد نیز این مراسم با آداب مشابه و گاهی خاص برگزار میشود.
«شله
قلمکار» آش مخصوصی است که با حبوبات و گوشت طبخ میشود و یکی از طعمهای
بسیار ماندگاری است که چشیدنش نام مشهد را به ذهن متبادر میسازد.
نمی شد کپی کرد