جنیدی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، با تاکید بر احتمال ارائه تجدید چاپ آثارش در نمایشگاه گفت: کتاب «سنجش زمان در ایران باستان» تمامی گاهشماریهای جهان باستان بهویژه ایران و اعیاد، جشنها، ماهها و روزهای ویژه آنرا شامل میشود. حدود دو سال زمان برای به سرانجام رسیدن این کتاب صرف کردهام. در حال حاضر مراحل فنی چاپ دوم این اثر در دست انجام است.
وی به کتاب «کارنامه ابنسینا» اشاره و تصریح کرد: این اثر بهمناسبت آغاز هزاره دوم زندگی بوعلی و در ۱۸۴ صفحه به صورت مصور توسط انتشارات بلخ به چاپ رسید. از آنجا که شاید بسیاری از جوانان با این چهره بزرگ فرهنگی ایران آشنایی چندانی نداشته باشند، چاپ دوم این اثر ارائه میشود.
این شاهنامهپژوه ادامه داد: مطالبی که درباره ابنسینا منتشر شده است اغلب با عبارات و اصطلاحات فراوان عربی همراه شدهاند. اما در این اثر سعی کردهام حوزههای تخصصی او که بخشهایی چون فیزیک، پزشکی، شعر و فلسفه را شامل میشود، با زبان فارسی و بهطور کامل شرح دهم.
وی درباره اشعار ابنسینا افزود: این دانشمند ایرانی اشعاری نیز از خود به جای گذاشته است که اغلب در قالب رباعی سروده شدهاند.
چاپ سوم مجموعه ۱۱ جلدی «داستانهای رستم پهلوان» که بازنویسی از «شاهنامه فردوسی» است از دیگر آثار تجدید چاپی جنیدی هستند.
وی در پایان درباره چاپ سوم این مجموعه توضیح داد: ویرایش و تصحیح جدیدم از «شاهنامه» منبع من برای ویرایش چاپ سوم این مجموعه بوده است.
محمدجعفر یاحقی، استاد و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی، «یادداشتهای شاهنامه» خالقیمطلق و «فرهنگ شاهنامه» فریتس ولف را از ماندگارترین آثار منتشر شده درباره «شاهنامه» میداند و معتقد است بررسی این اثر بر مبنای روشهای نوین نقد ادبی از جمله ضرورتهای این حوزه است.در حوزه تحلیل و بررسی شاهنامه تاکنون کار کامل و قابل توجهی صورت نگرفته است. اما جلال خالقیمطلق پس از تصحیح «شاهنامه» یادداشتها و توضیحاتش پیرامون دو جلد نخست این تصحیح را در مجموعه چهار جلدی «یادداشتهای شاهنامه»(با اصلاحات و افزودهها) توسط انتشارات مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی منتشر کرد.
وی با تاکید بر این امر که کتاب «یادداشتهای شاهنامه» یکی از کارهای درخور در این حوزه است، اظهار داشت: روش خالقیمطلق طی حدود 30 سال زمان که صرف تصحیح «شاهنامه» کرده است، مبتنی بر تطبیق دادن ابیات با نسخههای متعدد و متون نزدیک به دوران فردوسی بوده است؛ و این روش برای تحلیل هر اثر ادبی بهترین و اطمینانبخشترین شیوه تحقیقی است.
این استاد زبان و ادبیات فارسی در ادامه به کتاب «فرهنگ شاهنامه فردوسی» اشاره و تشریح کرد: این اثر توسط فریتس ولف، دانشمند آلمانی تدوین شده و حاصل 30 سال تلاش و پژوهش او در این زمینه است. این اثر در اوایل قرن بیستم منتشر شد و از بهترین کتابهای به چاپ رسیده درباره «شاهنامه» است.
وی ادامه داد: ولف در این اثر تمامی کلمات «شاهنامه» را به ترتیب حروف الفبایی مرتب کرده و معنی تمام این لغات را به زبان آلمانی تشریح کرده است. به عبارت دیگر مداخل این کتاب فارسی است و برای فارسیزبانان نیز گرهگشاست و همچنین میتوان با ترجمه شرح لغات آن به فارسی جنبه کاربردیتری به این اثر بخشید.
یاحقی با تاکید بر ضرورت تالیف «فرهنگ شاهنامه» به زبان فارسی توضیح داد: در این زمینه تلاشهایی صورت گرفته است؛ اما حاصل کار چندان قابل توجه نیست. جای خالی تدوین «فرهنگ شاهنامه» به زبان فارسی که همپای اثر ولف باشد در پژوهشهای ما خالی است. از سوی دیگر در حال حاضر دیدگاههای تازهای به روی مطالعات ادبی باز شده است.
وی یادآور شد: شیوههای مدرن نقد ادبی و تحلیل متن از دیدگاههای متنشناسی، هرمنوتیک، زبانشناسی، روانشناسی و اسطورهشناسی و مطالعات نقد اسطورهای از جمله ضرورتهای پژوهشهای جدید هستند. البته مقالاتی در این زمینه تالیف شده است؛ اما نیازمند پژوهشهای گستردهتری در این حوزه هستیم.
فرهنگستان زبان و ادب فارسی، با همکاری بنیاد ایرانشناسی، «همایش بینالمللی هزارمین سال سرایش شاهنامه» را در روزهای 24 و 25 اردیبهشت برگزار میکند.این همایش در راستای ثبت جهانی هزارمین سال پایان سرایش شاهنامه در یونسکو صورت میگیرد.
«همایش هزاره شاهنامه» با حضور برخی از فردوسیشناسان، شاهنامهپژوهان و استادان زبان و ادبیات فارسی ایران و دیگر کشورها، برگزار میشود. همچنین مدیران گروههای ادبیات دانشکدههای ادبیات سراسر کشور، بههمراه اعضای پیوسته و وابسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی در این همایش حضور مییابند.
محمد دبیرمقدم، معاون علمی و پژوهشی و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی، این همایش را با همایش هزاره فردوسی که در سال 1313 در دارالفنون برگزار شد مقایسه کرده است.
«همایش هزاره شاهنامه» در روزهای شنبه و یکشنبه (24 و 25 اردیبهشت) در محل بنیاد ایرانشناسی واقع در تهران، خیابان شیخ بهایی جنوبی، خیابان ایرانشناسی، برگزار میشود.
به گزارش ایبنا،در ادامه نشستهای تخصصی موسسه فرهنگی هنری جمشید جاماسیان، مریم دارا؛ دانشجوی دکترای فرهنگ و زبانهای باستانی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر فرهنگ و تاریخ ایران به بررسی «چهره رستم در متون پهلوی دوران میانه» میپردازد.
به گفته مریم دارا، رستمی که در نگاشتههای دوره میانه آمده، رستم اسطورهای ایران است. چهره و شخصیت رستم شاهنامه با آنچه در متون دوره میانه آمده، همانندیهای بسیاری دارد و البته تفاوتهایی هم دارد. در این نشست به این که از رستم در چه متنهایی نام برده شده و این رستم اسطورهای چگونه رستمی است، سخن خواهد رفت.
رستم نامآورترین چهره اسطورهای در شاهنامه و ادبیات ایران است. این شخصت اسطورهای، چنانکه در شاهنامه فردوسی روایت شده، فرزند زال و رودابه است و تبار پدریاش به گرشاسپ (پهلوان اسطورهای و چهره برتر اوستا) میرسد.
عظمت رستم در شاهنامه به گونهای است که بعد از مرگ رستم خود فردوسی نیز دیگر دل بسته زندگی نیست و تمایل دارد شاهنامهاش را به پایان برساند، این معنی را میتوان از فضای پایانی داستان رستم و شغاد بعد از نابودی خاندان زال دریافت.
در منابع تاریخی آمده است که داستان «رستم و اسفندیار» را «ابن ندیم جبله بن سالم» (نیمه اول قرن دوم هجری) به عربی ترجمه کرده و کتاب «کیلهراسب شاه»، را «علی بن عبیده الریحانی» به عربی برگردانیده است، سکیسران را نیز که مسعودی آن را ذکر کرده، مترجم آن «ابن مقفع» بوده است.
در این کتاب ظاهرا از قهرمانهای سیستان، از جمله از کشته شدن اسفندیار به دست رستم و کشته شدن رستم به دست بهمن، سخن در میان بوده است. این نویسنده میآورد که ایرانیان این کتاب را بزرگ میشمردند. «اسدی» نیز، در ذیل لغت «وسناذ»، بیتی را به ترجمه فهلوی (یکی از لهجههای قدیم شمال و غرب ایران) از نامه «پیران ویسه» نقل کرده است که ظاهرا درباره اعمال این پهلوان بوده است.