نویسنده: پروفسور دکتر حق نظر قربان محمّد اف / استاد دانشگاه ملی ازبکستان
حکیم فردوسی طوسی، بدون شک، از جملهی آن شاعران و اندیشمندان جهانی است که بدون نام وآثار او، تصوّر ادب و فرهنگ بشری خارج از امکان است. اگر شاعران روس مانند «پوشکین»، «ژوکوسکی»، «ونییوپتین اف»، «کیوخیلبکر»، «لیرمانتف»، «پولیشرایف»، «فیت»، «بونین»، «ایسینین» و دیگران در آرزوی دیدن «وطن نیلگون فردوسی» و استماع «صوت فارسی» بودند، ملل آسیای مرکزی اندیشه و اثار حکیم فردوسی را جزء جدایی ناپذیر فرهنگ و معنویت خود دانستهاند.
اینک، بیش از یک هزار و صد سال از درگذشت فردوسی میگذرد، ولی نام فردوسی چون ستارهی تابناک، بر فرق هر دور و زمان، میدرخشد. البته دربارهی فردوسی و «شاهنامه»ی او خاورشناسان شرق و غرب سخنان زیادی گفته و مقالات و تحقیقات زیادی انجام دادهاند که نام بردن همهی آنها، از حدّ دایرهی این مقاله بیرون است. ولی بهترین سخنان را دربارهی فردوسی و «شاهنامه»ی او خود فردوسی گفته است. این ابیات که از زبان خود فردوسی است، جایگاه او را در فرهنگ ایران و جهان، به طور شاخص تعیین مینماید:
پی افکندم از نظم کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند
بر این نامه بر سال ها بگذرد همی کس آن کس که دارد خرد
نمیرم از این پس که من زندهام که تخم سخن را پراکندهام
«شاهنامه»ی فردوسی اثری است که در همهی ادوار تاریخ، بزرگان فرهنگ ایرانی، ترکی، ارمنی، گرجی، اسلاوی، فرانسوی، آلمانی و غیره را به وجد آورده و شیفتهی خود نموده است. این شاهکار بیزوال برای اندیشمندان و شاعران فارسی زبان و ترکی زبان منطقه، به عنوان یک نمونهی عالی هنر ادبی و الگوی اخلاقی و زیبا شناختی، از اهمیت ویژهای برخوردار است. با گذشت سالها و زمانها، «شاهنامه» ارزش بیشتری پیدا میکند و همچون یک شاهکار بی نظیر و بیزوال، باقی میماند. تنها فردوسی است که برای «خلق کاخی بلند از نظم»، به دنیا آمده است. تنها اوست که توانسته است یک چنین اثر جاودانه را به جهانیان و تمدن جهان عرضه کند.
ب. رسل فیلسوف معاصر انگلیسی وقتی که در یک اثر فلسفی خود با نام «تاریخ فلسفهی غرب» (مسکو، 1959) «شاهنامه» را با داستانهای «الیادا» و «آدسیا»ی هامیر، مورد مقایسه قرار میدهد، در ارایهی نظر عجله میکند. زیرا آن آثار به هیچ وجه نمیتواند با اثری بلند و پر محتوا چون شاهنامه قابل مقایسه باشد.
«شاهنامه»ی فردوسی در فرهنگ و حیات معنوی ملل آسیای مرکزی جایگاه ویژهای دارد. ملل و اقوام آسیای مرکزی چون تاجیکان (نمایندهی فرهنگی آریایی) و ازبکان، ترکمنها، قزاقها، قرقیزها و قاره قالپاقها (نمایندگان فرهنگ ترکی) که مشترکات دینی، فرهنگی، تاریخی، جغرافیایی و اقتصادی دارند، احترام و اعتباری خاص برای فردوسی و «شاهنامه»ی او قایلند. بی جهت نیست که بسیاری از سیمای قهرمانان، موضوعات و منظرههای رزم و بزم و حتی، پند و حکیم و عناصر دیگر که در شاهنامه موجودند، در داستانهای پهلوانی و قهرمانی ترکی زبانهای منطقه از قبیل «گور اوغلی»، «الپامش»، «ماناس»، «رستم خان»، «قیرق قیز»، «کبلانور باتیر» و غیره ... به چشم میخورند.
یادآوری این نکته که سیمای «رستم» (پسر زال زر) در ادبیات عامیانهی ملل آسیای مرکزی به عنوان سمبل دلیری، شجاعت و قهرمانی و نیرومندی و میهن پرستی، سیمای «رخشن (اسب رستم) و «پری» (موجود افسانهیی) به عنوان سمبل زیبایی، نیکی و پاکی، سیمای «دیو» به عنوان سمبل بدی، بی رحمی، اهریمنی ... به کار گرفته شده است، فکر میکنم، کافی است که گفته شود «شاهنامه» و قهرمانان مثبت و منفی آن، در شکل گیری ادبیات حماسی این منطقه نیز تأثیر عمیقی داشته است. تا حدی که میتوان گفت نام و شهرت اسکندر مقدونی توسط «شاهنامه»ی فردوسی وارد ادبیات عامیانهی ملل آسیای مرکزی شده است. همچنان قابل تذکر است که سیمای اسکندر، آن چنان که در شاهنامه به رشتهی تحریر درآمده و به احتمال قوی، محصول تخیّل و بافتهی خود فردوسی است، در ادبیات عامیانه و میراث مکتوب این منطقه قلمداد گردیده است. بدون مبالغه، میتوان گفت که سیماها، آهنگها، موضوعات، قهرمانها، واقعهها و مراسمها و عناصر ادبی که در شاهنامه به چشم میخورد، پیوند زرین فرهنگ آریایی و ترکی است. ارتباط تاریخی فرهنگ ایران و ترکی در شاهنامهی فردوسی به طور واضح و روشن منعکس شده است.
اغلب محققان ادبیات عامیانهی مردم آسیای مرکزی چون ا. س. براگنسکی، خ. کاراگلی، خ. ظریف اف، ر. امان اف و دیگران برآنند که بعضی از وقایع و تصاویر «شاهنامه»، از جمله طلوع و غروب آفتاب، تصویر و توصیف است، تصویر نبردها، لشکرکشی، تصویر طبیعت، بیان افکار بشر دوستی و میهن پرستی داستانها و حماسههای ملل آسیای مرکزی به وقایع و تصاویر «شاهنامه» شباهت شگفت انگیزی دارند. گذشته از این، مفهوم «هفت پیروزی بر نیروهای بدی و اهریمنی که در «شاهنامه»ی فردوسی در صورت «هفت خان» رستم و «هفت خان» اسفندیار به چشم میخورد، در داستان عامیانهی «گور اوغلی» تاجیکان («عوض» یکی از قهرمانان این حماسه که بر دشمنان پیروز میگردد) شباهت دارد.
شاهنامه تاکنون تقریباً 15 بار به زبانهای ترکی ترجمه، کتابت و چاپ شده است. این شاه اثر بی زوال، از عهد غزنویان ترک گرفته تا قرن بیستم، به عنوان ارزشمندترین کتاب بشر دوستی و میهن پرستی، مورد استقبال ملل این منطقه قرار گرفته است. به ویژه، در دورهی سلطنت تیموریان، این اثر بلند ادبی و هنری، ارزش بیشتری پیدا میکند. از جمله، بایسونقور میرزا شاهزادهی تیموری، بیش از 40 نسخهی دستنویس «شاهنامه» را مورد مقایسه قرار دارد و متن انتقادی و معتبر آن در دسترس آیندگان قرار گرفت. امیر علیشیر نوایی شاعر بزرگ و پایهگذار زبان و ادبیات کلاسیک ازبکی، نسبت به شاهنامه توجه خاصی داشت. او حکیم فردوسی را به عنوان سخن ور بزرگ و «متکلّم» نام برده است. نوایی در «محاکمة اللغتین» خود از فردوسی به عنوان بزرگترین شاعر مثنوی سرا نام میبرد و او را «نصایح علم» میخواند. نوایی، رستم را برجستهترین سیمای حماسی میداند.
در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی نیز توجه مردم آسیای مرکزی نسبت به «شاهنامه» نه تنها کم نشد بلکه ترجمههای تازهی «شاهنامه» و یا داستانهای علی حدهی آن، به وجود آمد. در قرن بیستم میلادی نیز ملت ازبکستان به شاهنامه توجه خاصی داشت و همیشه این شاهکار ادبی را جزو میراث معنوی خود حساب میکرد. پس از استقلال نیز از این توجه کاسته نشد. یک مثال بارز آن این است که بزرگترین مقالهی «دایرة المعارف ملی ازبکستان» دربارهی فردوسی و «شاهنامه»ی اوست که به قلم دانشمند ازبک ـ ارگش آچیل اف نوشته شده است.
برخی از محققان دانشمند ازبک کتابها و تحقیقاتی راجع به فردوسی و شاهنامهی او انجام دادهاند. از جمله، «شاه کتاب و مؤلف او» (تاشکند، 1992) نوشتهی پروفسور شاه اسلام شاه محمد اف و «بزرگان شرق قدیم» (تاشکند، 1999) نوشتهی پروفسور حمید جان حامدی را میتوان در ردیف کتب ارزشمند راجع به فردوسی و شاهنامهی او نام برد. همچنین، در سال 1990 در ازبکستان رمان «فردوسی» ساتیم الغ زاده نویسندهی معروف تاجیکستان به ازبکی ترجمه و چاپ شد.
در قرن بیستم، نمایشنامههای «ضحّاک ماران»، «سیاوش»، «رستم و سهراب» و «فریدون» که بر اساس سوژههای «شاهنامه» تهیه شدهاند، در تئاترهای ازبکستان به زبان ازبکی نمایش داده شد و مورد استقبال مردم ازبک قرار گرفت.
فردوسی و «شاهنامه»ی او برای مردم قره قالپاق نیز آشناست. نویسندگان برجستهی قره قالپاقستان مانند: اجی نیاز کاسی بای اولی، کون خواجه، بیرداخ، اوتیش و چند تن دیگر نیز دربارهی زبان فارسی و فرهنگ ایرانی اطلاعات عمیق داشتند. افکار و آثار شاعران و اندیشمندان بزرگ ایرانی چون فردوسی، سعدی، حافظ ... برای روشنفکران قره قالپاق به عنوان سرچشمه و منابع مهم فکری، از ارزش ویژهای برخوردار بوده است. ادیبان قره قالپاق بهترین سنتهای ادبی شعر فارسی را ادامه داده و ادبیات ملی خود را غنا بخشیدهاند.
نام فردوسی و «شاهنامه»ی او در بین مردم ترکمن نیز معروف است. مختوم قلی «فراقی» سر دفتر ادبیات کلاسیک ترکمن، به فردوسی احترام ویژهای داشت. «اَنّه کاووس اف» شاعر معاصر ترکمن شعری در وصف فردوسی سروده و آن را زنده یاد استاد لایق شیر علی شاعر برجستهی تاجیک، به فارسی تاجیکی ترجمه کرده است.
اینک چهار مصراع از آن شعر را به عنوان نمونه میآوریم:
از چار سو خلق آفرین خواند بر گفتی: تو خرد جاودانی
زین بعد به فخر میتوان گفت: خورشید تمام شاعرانی!
فردوسی و «شاهنامه»ی او در بین ملّت قزاق نیز جایگاه ویژهای دارد. «آبای قوننبایف» (1845 ـ 1904) شاعر، نویسنده و متفکر برجستهی قزاق که به زبان و ادبیات فارسی علاقهی خاصی داشت، فردوسی را یکی از استادان خود میداند و در یک شعر خود میگوید (با ترجمه):
ای «فضولی»، «صیقلی»، «شمسی» ای «نوایی»، «سعدی»، «فردوسی»
هم الا یا « خواجهی حافظ » ای بزرگان، کمک و امداد!
«چنگیز اتیمت اف» برجستهترین نویسندهی معاصر قرقیز و جهان، فرهنگ و تمدّن هزار سالهی ملل آسیای مرکزی را بدون نام و آثار رودکی و فردوسی و فارابی و بوعلی سینا، نمیتوانست تصوّر کند. وی در بسیاری از مقالات اجتماعی و ادبی خود به مناسبتهای مختلف اشارههایی به نقش و جایگاه ادبیات فارسی در رشد فرهنگ این منطقه و جهان، کرده و فرهنگ ایرانی را «فرهنگی مبتنی بر اندیشهی بشر دوستی»، خوانده است. وی به عنوان نمونه، از آثار رودکی و فردوسی، نام برده است. «شاهنامه» در بین روشنفکران قرقیز خیلی معروف است و آنها این اثر را به عنوان «شاه اثر» نام میبرند.
ولی نقش و جایگاه فردوسی و «شاهنامه»ی او در جمهوری تاجیکستان عمیقتر و بالاتر است. بدون شک، میتوان گفت که مرکز اصلی فردوسی شناسی در منطقهی آسیای مرکزی، تاجیکستان است.
البتّه، علت اصلی این، هم نژادی و همزبانی و هم فرهنگی تاجیکان با ایرانیان میباشد. فردوسی، یکی از چهرههای برجستهی ادبیات فارسی تاجیکی است و شرح حال و آثار او در کتابها از مدرسهی ابتدایی تا دانشگاه، تدریس میشود. از کوچکترها گرفته تا بزرگسالان، تاجیکی نیست نام فردوسی را نشناسد و حداقل چند بیت از «شاهنامه»ی او حفظ نباشد. بعضی از افراد، چند هزار بیت از «شاهنامه» را حفظاند که قابل توجه است. در شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان «کتابخانهی ملی تاجیکستان» به نام فردوسی است. در یکی از بزرگترین و زیباترین میدانهای دوشنبه مجسّمهی فردوسی نصب گردیده است. در دوشنبه و مراکز و نواحی کشور برخی از خیابانها، میدانها، کوچهها، مدرسهها و مراکز فرهنگی از قبیل کتابخانهها، به نام فردوسی است.
در قرن گذشتهی میلادی تئاتر ملی تاجیکستان به نام ابوالقاسم لاهوتی نمایشنامههایی بر اساس سوژههای «شاهنامه»ی فردوسی از قبیل «بیژن و منیژه»، «رستم و سهراب» (مؤلفان: غنی عبدالله و پیر محمد زاده) به نمایش گذاشت و حال نیز مورد استقبال بینندگان قرار دارد. بهترین کارگردانهای تاجیک چون ب. کیمیاگراف و دولت خدای نظر اف بر اساس «شاهنامه»ی فردوسی چندین فیلم سینمایی ساختهاند که تحت عناوین «داستان رستم»، «رستم و سهراب»، «داستان سیاوش»، «پرچم کاوهی آهنگر» پخش شدهاند. کارگردانان این فیلمها، برندهی جایزهی دولتی رودکی گردیدهاند.
در تاجیکستان پیرامون روزگار فردوسی و «شاهنامه»ی تحقیقات ارزشمندی صورت گرفته است. در این زمینه، کتاب «فردوسی و زمان او» تألیف دکتر م. رجب (دوشنبه، 1974)، «شاهنامهی فردوسی و سنّت نقاشی» دکتر ش. شکور (مسکو، 1983)، «فردوسی در فرانسه» تألیف دکتر شاکر مختار، «فردوسی» تألیف دکتر احمد عبدالله ... را میتوان به عنوان بهترین تحقیقات، نام برد.
نام فردوسی، به عنوان سمبل آزادی و استقلال، همیشه پاینده خواهد ماند. بی جهت نیست که تاجیکان و ازبکان، فرزندان خود را با نام قهرمانان «شاهنامه» چون رستم، سهراب، اسفندیار، پرویز، خسرو، بهرام، شاپور، قباد، سیاوش، جمشید، فریدون، منیژه، تهمینه، فرنگیس ... نامگذاری میکنند. این موضوع بار دیگر از جاودانگی نام و آثار فردوسی گواهی میدهد.
منبع: http://tashkent.icro.ir –
سلام،
سال نو را به شما تبریک می گم... بلاگ خیلی، خیلی جالبی دارید.
اگر دوست داری از امکانات بیشتری استفاده کنید، از تکنولوژی روز در بلاگ خود بهره برید و آن را به سایت تبدیل کنید، به سایت زیر مراجعه کنید.
http://www.30o.ir
این سایت به غیر از امکانات پایه، امکاناتی از قبیل نظرسنجی برای مطالب، ارزیابی مطالب، عضویت برای سایت خویش، گالری تصاویر، آپلود فایل، ایجاد شناسنامه برای کاربران، صندوق پیام در به مانند GMail برای ارتباط بین کاربران، شمارندهای در قدرت GoogleAnalytics و انجمن گفتگو را به رایگان در اختیار شما قرار میدهد.
از اینکه یک بار از این سیستم استفاده میکنید، ممنون.
موفق باشی...
وبلاگ پر محتوایی دارید. بهتون تبریک میگم. پست خوبی رو هم انتخاب کردید.اگه یه منم سر بزنی خوشحال میشم.