استاد ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد گفت: هویت ایرانی و زبان فارسی در پیوند با فردوسی است اما توجه به این ذخیره بزرگ فرهنگی در مشهد متناسب با جایگاه او نیست.
به گزارش روز جمعه روابط عمومی سازمان فرهنگی - تفریحی شهرداری مشهد درگفت وگو باستاد خبری جشنواره شهربهشت ، دکتر جعفر یاحقی با بیان مطلب فوق افزود: فقر اقدامهای فرهنگی در مشهد فراوان است درحالیکه اقدام برای معرفی مشاهیر این خطه، پیوند گذشته و امروز مشهد است.
وی رواج شاهنامهخوانی در خانوادهها را نیازمند برنامهریزی در سطوح مختلف دانست و گفت: کاربرد بحثهای علمی قابل فهم برای همه، کارهای تصویری و تجسمی و استفاده از نمادهای شهری گامهایی در جهت گسترش این فرهنگ است.
به گفته وی، تولید سوغات و عناصری مرتبط با فردوسی و اجرای نمایش نامه- هایی با بهرهگرفتن شاهنامه و نامگذاری خیابانها از جمله اقداماتی است که میتواند اثرگذاری فرهنگ مناسبی داشته باشد.
این استاد دانشگاه، بسیج عمومی دستگاههای فرهنگی متولی را دراین زمینه ضروری دانست و گفت: قدم اول باور کردن این نیاز است کهدر مسوولین شهر و استان کمتر دیده میشود.
یاحقی توجه به لهجه مشهدی را پشتوانه زبان اصیل فارسی و گویش خراسانی دانست و گفت: فهمیدن برخی بیتهای مشکل شاهنامه با مراجعه به لهجه خراسانی قابل فهم است و به همین دلیل حفط لهجه مشهدی حفظ زبان فارسی است.
وی با انتقاد از برخی برنامههای رادیو خراسان افزود:تهیهکنندگان برنامه باید متوجه بار فرهنگی به کار بردن لهجه مشهدی به شکل سخیف آن باشند چراکه اگر تفریح و نشاط یک برنامه منجر به مسخره کردن یک گویش شود، یک زیان فرهنگی است.
وی در پاسخ به سوالی در مورد پتانسیلهای مشهد بری معرفی به زائران و شهروندان گفت: قدمت تاریخی خراسان بزرگ امروزه در مشهد تجسم پیدا کرده چنانکه هم زبان فارسی از توس و خراسان برخواسته و هم بزرگانی همچون خواجه نظامالملک، غزالی، شیخ توسی و خواجه نصیر طوسی مربوط به این خطه هستند.
وی با بیاناینکه زمینههای هویتسازی در مشهد علیرغم پشتوانههای قوی نسبت به کلان شهرهای دیگر کمتر است، گفت: برگزاری جشنواره شهر بهشت که یکی از رویکردهایش معرفی مفاخر این خطه بوده، اقدامی است که اثرات فرهنگی آن در آینده معلوم میشود.
وی با بیان اینکه شهرداری در کنار وظایف جاری خود باید به مقوله هویت سازی نیز توجه کند، تاکید کرد: شهر را ذهنیت فرهنگی آن میسازد و موجب احساس تعلق نسبت به آن میشود.
منبع: ایرنا
شهر مشهد بخدا بهشت رضوونه داداش خاک پاکش همیشَه پور1 گل و رِیحونَه داداش
زِوار2 از گوشَه کِنار مَملِکَت سِرازیره شهر اسلامَیه و قِبلهىِ ایمونَه داداش
مرقدِ مطهرِ و صحنِ امامِ هشتمین زیارتگه و امیدِ هر مِسِلمونَه داداش
با تِماشاىِ حَرم، او زِوارَه با دِلِ پاک غرقِ رویایه و مثلِ گل خِندونَه داداش
وقتِ صحنِ نو و ایوون طِلا ر ِمبینَه متحیر مِمَنه3، مبهوت و حیرونه
دمِ سقابخنَهى اسمال طِلائیهِ ببین آبِ سردِ زمزمى اونجه فِراوونه داداش
روىِ سَر دَر، اى بَرِش4 ساعتِ گنده و بزرگ با افق درسته و همیشه میزونَه داداش
او بَرِش نقارخَنَه وَقت ِ نمازِ صبح و شَب او بُکوب بکوبشم با طبل و مزقونَه داداش
یکنفَربا چُماقِ نقرهاى ویستاده تِریخ 5دَر هر صحنى و انگار که او دِربونِه داداش
بعدِ صحنین و حرم مسجد گوهرشاده کاشیاش گیرونبهایَه نِگى اَرزونه6 داداش
موزهَشم ،دیدنى و کِتابخنه او بَرتَرِش همیشه پور از کِتابه و کتابخونَه داداش
مینِ مهمونخَنَهىِ حضرتیمِ معرکه یَه سُفرَه پهنَه و کِنارِش پورِ مهمونَه داداش
هر که سر بر آستانِ حرم حق بیذرَه مِشه پاک و صورتش همیشه گلگونه داداش
زائِرِ حضرتِ ثامنَ الائِمه پیشِ حق دِرَه قُربى و سَر سُفرهَى اِحسونه داداش
او که عاشِق زیارَت امام هشتُمه مِیه، چون زیارتِش عَزیزتر از جونَه داداش
نعمت از وجود حضرت تو مِشد فراوونه بیخودى نیست که مِگن عروس ایرونه داداش
بِشنو اَز شاعِرِ مَعروفى که گُفته از قِدیم سُخنه آسون نگیر، اینجِه خُراسونَه داداش
(اصغر میرخدیوی،نمک و نکمدان،186)
پانوشت ها
1-پور:پر (تاجیک ها این واژه را درست به همین گونه تلفظ می کنند. ولی در مشهد دیگر اینگونه تلفظ نمی شود.)
2-زِوار:زائر،ج زوارها
3-مِمَنه: می ماند
4-اى بَرِش:این ورش،این سویش
5-تِریخ:سیخ،راست
6-آرزون: ارزان
شهر طابران از نوع شهرهای مدور و یکی از معدود نمونه های باقی مانده از این گونه شهرهای باستانی ایران است. باروی نیمه ویران طابران به شکل اژدهایی فروخفته به طول تقریبی شش کیلومتر بر گرداگرد شهر پیچیده است. ضخامت بارو در قاعده به 6 متر و در بخش های فوقانی به 2.5 متر می رسد. حداکثر ارتفاع حصار در بخشهای باقی مانده ده متر و مصالح به کار رفته در آن چینه گل رس و خشت است. بارو 9 دروازه و 156 برج داشته که اکنون تنها شش دروازه آن قابل تشخیص است. علامت ویژه محل دروازه ها برج های دو طبقه میان تهی است که درکنار دروازه ها بر پا بوده، در حالی که برج های بقیه حصار برای استحکام بیشتر توپر ساخته شده است. اقتباس از: «سیدی، مهدی؛ یاحقی، محمدجعفر و لباف خانیکی، رجبعلی، راهنمای توس و سخنی درباره فردوسی و شاهنامه، 1373، مشهد، کتاب پاژ |
به گزارش ایرنا،مصطفی محدثی خراسانی در گفت و گو با خبرنگاران در مشهد افزود : متاسفانه کاربرد لهجه مشهدی در بیان طنز و شوخی سبب شده تا پتانسیلهای آن مورد غفلت واقع شود و تمایل به کاربرد آن در گفتار روزمره کاهش یابد.
وی اظهارداشت : به منظور تبیین آن باید جلسات ادبی مستمر با حضور اساتید و بزرگان حوزه ادبیات برگزار شود تا جلوههای این لهجه شیرین در قالب این نشست ها، نمود یابد.
محدثی در ادامه گفت : خراسان زادگاه و پرورشگاه زبان و ادب فارسی است و باید اذعان کرد که عصاره آن در این خطه عظیم که امروز در پهنه چندین کشور جای گرفته در نام مشهد نمود یافته است.
وی افزود: تاریخ و ادب فارسی مدیون نامهای بزرگی است که از این خطه قد برافراشتند و در حال حاضر نیز بسیاری از شاعران برجسته معاصر از اهالی خراسان هستند.
سر دبیر ماهنامه شعر با تاکید بر فراهم نمودن زمینههای لازم برای ماندگاری هنرمندان در این خطه، اظهار داشت: با نگاه مدیریتی و تامین این زمینهها از کوچ هنرمندان جلوگیری خواهد شد.
عضو شورای شعر و موسیقی سازمان صدا و سیما با بیان اینکه بسیاری از جاذبههای شهر مشهد در لایههای فرهنگی آن پنهان است، گفت: باید ذهن علاقمندان را به سوی این ظرفیتها و ظرافتهای زبانی و فرهنگی معطوف نمود زیرا تاکنون این جاذبهها کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
وی گفت: البته در چند سال اخیر حرکتهای هوشمندانهای از سوی سازمانهای مختلف در مشهد صورت گرفته که میتواند ضمن معرفی فضاها و ظرفیتهای موجود، افقهایی را تبیین نموده که انگیزه ماندگاری نخبگان و فرهیختگان بومی را فراهم کند.
منبع:ایرنا
استادمهدی محقق رییس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و بنیانگذار دانشنامه تشیع در بهمن 1308 در کوچه پنجه مشهد چشم بر جهان گشود. از سال 1323 تحصیلات حوزوی را آغاز کرد و موفق به اخذ درجه اجتهاد در محضر آیتالله کاشفالغطاء و آیتالله سیدمحمدتقی خوانساری شد.در سال 1327 وارد دانشگاه تهران شد و دورۀ دکتری الهیات را در سال 1337 به پایان رسانید و در سال 1338 موفق به اخذ درجۀ دکتری در زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران گردید و در سال 1339 پس از شرکت در آزمون دانشیاری به عضویت هیئت آموزشی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران درآمد و پیش از آن به مدت نه سال در دبیرستانهای تهران تدریس کرده بود که مدت سه سال از آن مدیر بخش کتب خطی کتابخانۀ ملی فرهنگ هم بود. در سال 1340 از طرف دانشگاه لندن دعوت برای تدریس در دانشکدۀ زبانهای شرقی شد و به مدت دو سال در آن دیار به سر برد. در سال 1345 به مقام استادی دانشگاه نائل آمد و تا سال 1361 که بازنشسته گردید با همان سمت در گروههای زبان و ادبیات فارسی و عربی و فلسفه و علوم اجتماعی دانشگاه اجتماعی دانشگاه تهران به تدریس درسهای مختلف پرداخت. طی سالهای 1344-1347 و 1355-1357 و 1360-1361 در دانشگاه مکگیل کانادا به تدریس فلسفه و کلام و عرفان اسلامی پرداخت و در سال 1347 شعبۀ مؤسسۀ مطالعات اسلامی آن دانشگاه را در تهران تأسیس کرد و نتیجۀ آن نشر متجاوز از شصت اثر نفیس در زمینههای مختلف علوم اسلامی است که با همکاری متجاوز از سی تن از استادان داخل و سی تن از استادان خارجی در دو مجموعۀ «سلسلۀ دانش ایرانی» و «تاریخ علوم در اسلام» فراهم آورد و به جامعۀ علمی تقدیم داشت.
در سال 1353 به عنوان رئیس انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی برگزیده شد و با استفاده از امکانات مؤسسۀ مطالعات اسلامی ده اثر به استادان آن رشته تقدیم داشت و نیز در همین سال به عنوان عضو هیئت امنا با انجمن فلسفه همکاری کرد و در نشر آثار علمی دانشمندان شیعی ایرانی به وسیلۀ آن انجمن در این توفیق علمی سهیم گردید. پس از بازنشستگی سالی سه ماه در کانادا به مدت پنج سال تدریس کرد و پس از آن پنج سال در مؤسسۀ بینالمللی اندیشه و تمدن اسلامی مالزی به عنوان «استاد ممتاز فلسفۀ اسلامی» به تدریس و تحقیق اشتغال ورزید و نشر مجموعهای از متون و تحقیقات در زمینۀ علوم اسلامی را بنیان نهاد که تاکنون دوازده مجلد از آن به وسیلۀ آن مؤسسه در تهران و کوالالامپور در مجموعۀ «اندیشۀ اسلامی» منتشر شده است. و نیز به دعوت دانشگاه آکسفورد سالی یک ماه در آنجا به تحقیق و مطالعه دربارۀ تاریخ پزشکی اشتغال داشته و برخی از استادان را در راهنمائی رسالههای دکتری در زمینه علوم اسلامی یاری کرده است.
پس از انقلاب اسلامی به ریاست دانشکدۀ دماوند منصوب شد و پس از آن در سال 1361 سازمان دائرهالمعارف تشیع را پایهریزی کرد و همچنین پس از انتصاب به عضویت هیئت امنای بنیاد دائرهالمعارف اسلامی در سال 1362 مدت دو سال به عنوان مدیرعامل آن نهاد را سازمان داد و اداره کرد.
محقق تا کنون به پاس خدمات فرهنگی، سوابق آموزشی و تألیفات خود از سال 1349، موفق به کسب 14 نشان، مدال و تقدیرنامه شده که از جمله آنها میتوان به جایزه بهترین کتاب سال در سالهای 49 و 69، لوح تقدیر و استادی ممتاز در سال 72 از دانشگاه بینالمللی مالزی و لوح تقدیر و جایزه در سال 77 در دوازدهمین جشنواره خوارزمی اشاره کرد.
کسب نشان دانش در سال 79، جایزه پیشکسوتان در سال 80، جایزه چهرههای ماندگار در سال 80، فرمانهای عضویت در مجمعاللغهالعربیه مصر، فرهنگستان علوم اسلامی هندوستان و مجمعاللغهالعربیه دمشق، عضویت در فرهنگستان علوم اسلامی در سال 67 و مشاور علمی بینالمللی بیتالحکمه پاکستان در سال 74 از دیگر موفقیتهای محقق بودهاند.
برگرفته از:www.cgie.org.ir