محمد تقی مسعودیه

محمدتقى مسعودیه هنرمند و موسیقى شناس در سال 1306 در مشهد متولد شد. او دوره ابتدایى تحصیلى را در دبستان علمیه مشهد گذراند و دیپلم علمى خود را در سال 1324 از دبیرستان شاهرضا گرفت. سپس راهى تهران شد و یک سال بعد دیپلم ادبى ششم متوسطه را از دبیرستان دارالفنون دریافت کرد. مسعودیه تحصیلات دوره عالى خود را در دانشکده حقوق و علوم سیاسى دانشگاه تهران پى گرفت و همزمان در هنرستان عالى موسیقى تهران به تحصیل موسیقى پرداخت و در سال 1329دانشنامه حقوق و علوم قضایى و دیپلم عالى موسیقى را دریافت کرد. پس از آن براى ادامه تحصیل عازم فرانسه شد و به کنسرواتوار ملى موسیقى پاریس رفت. مسعودیه که فراگیرى موسیقى را از سال هاى دبیرستان با خرید ویولن آغاز کرده بود، در فرانسه نیز همین ساز را به عنوان ساز اصلى خود برگزید و نزد پروفسور لین تالوئل به ادامه فراگیرى آن پرداخت. او هارمونى را نزد پروفسور ژرژ داندلو و کنتراپوان را نزد نوئل گالان آموخت و موفق به دریافت فوق لیسانس هارمونى از مدرسه عالى موسیقى پاریس شد.
پس از آن مسعودیه با استفاده از بورس تحصیلى اتحادیه بین المللى دانشجویان براى ادامه تحصیل در مدرسه عالى موسیقى لایپزیک به آلمان رفت و در آنجا نزد دو تن از برجسته ترین آهنگسازان آلمان پروفسور اوتمار گرستر و یوهانس ویروخ به فراگیرى آهنگسازى پرداخت و در سال 1342 موفق به دریافت دیپلم عالى (معادل دکترا) در این رشته شد. سپس به کلن رفت و در دانشگاه آن شهر به تحصیل موزیکولوژى (موسیقى شناسى تاریخى) نزد پروفسور کارل گوستاو فلرر و اتنوموزیکولوژى (موسیقى شناسى تطبیقى) نزد پروفسور ماریوس اشنیدر پرداخت و در سال 1347 موفق به اخذ دکتراى تخصصى (PhD) در این رشته شد.مسعودیه پس از پایان تحصیلات عالى خود بى درنگ به ایران بازگشت و تا پایان عمر پربار خویش به مدت بیش از 30 سال در گروه موسیقى دانشکده هنرهاى زیباى دانشگاه تهران به تدریس پرداخت.در واقع مسعودیه نخستین کسى بود که موسیقى شناسى تطبیقى را به طور گسترده به جامعه علمى و هنرى ایران معرفى کرد و موجب شد او را «پدر اتنوموزیکولوژى ایران» بنامند


تاریخ موسیقى اروپا، هارمونى پیشرفته و پراتیک، فرم و آنالیز، سازشناسى، ارکستراسیون، ترانسکرسیون و مباحث گوناگون اتنوموزیکولوژى و... برخى از درس هایى هستند که توسط مسعودیه و براى اولین بار در دانشگاه تدریس شده اند.محمدتقى مسعودیه در طول حیات پربارش همواره موشکافانه به تحقیق و پژوهش در حوزه موسیقى محلى ایران و ردیف موسیقى سنتى ایران پرداخت و هیچ گاه رابطه حرفه اى و عاطفى اش را با بستر و زمینه تحقیقى اش _ که همان فرهنگ و هنر توده ها و رامشیان اقالیم ایران زمین بود _ قطع نکرد. او در این زمینه گفته است: «ایران مانند همه فرهنگ هاى پیشرفته از یک سو داراى موسیقى سنتى (ردیف) است و از سوى دیگر موسیقى بومى یا به اصطلاح محلى. در این گروه بندى باید همچنین موسیقى مذهبى را اضافه کرد. اصولاً موسیقى سنتى یا به اصطلاح هنرى در درجه اول به علت دارا بودن قواعد تئوریک مدون نسبت به موسیقى بومى تمایز مى یابد. گرچه خصوصیات دیگرى مثل ارائه موسیقى توسط موسیقى دانان حرفه اى و گرایش براى ویرتوئوزیته یا نشان دادن تبحر و تسلط اجراکننده نیز موسیقى سنتى را از موسیقى بومى متمایز مى کند.»
مسعودیه در موسیقى شناسى تطبیقى داراى سبکى ویژه بود که عمدتاً مبتنى بر آموزه هاى مکتب برلین و تا حدودى متاثر از جنبه هایى از رهیافت هاى جدید اتنوموزیکولوژى (مکتب آمریکا) بود. او آوانویسى و تجزیه و تحلیل متن هاى موسیقایى را به اوج دقت رساند که شیوه خاص او در آوانویسى و تجزیه و تحلیل موسیقى هاى غیرغربى شهرتى جهانى دارد. مسعودیه به دلیل سفرهاى پژوهشى بسیارى که به نقاط مختلف جهان داشت، در بررسى فرهنگ هاى موسیقایى داراى بینشى عالمانه و نگرشى عمیق بود و حیطه پژوهش هاى او گستره اى بسیار وسیع را دربرمى گرفت. از مباحث نظرى مربوط به موسیقى شناسى تطبیقى و اتنوموزیکولوژى گرفته تا تحلیل و بررسى ردیف موسیقى سنتى ایران، موسیقى و سازهاى نواحى مختلف ایران، موسیقى مذهبى ایران و جهان اسلام و نیز بررسى و پژوهش در زمینه فرهنگ هاى موسیقایى غیرغربى به ویژه موسیقى خاورمیانه اسلامى، بررسى نسخ خطى مربوط به موسیقى در جهان اسلام و... به گونه اى که به جرأت مى توان گفت تاکنون دامنه فعالیت هاى هیچ موسیقى شناسى در ایران تا بدین حد وسیع و عمیق نبوده است.از میان کتاب هاى فارسى او مى توان به «تجزیه و تحلیل چهارده ترانه محلى ایران»، «موسیقى بوشهر»، «موسیقى تربت جام»، «موسیقى بلوچستان»، «ردیف آوازى موسیقى سنتى ایران»، «مبانى اتنوموزیکولوژى»، «موسیقى مذهبى ایران»، «موسیقى ترکمنى»، «سازشناسى» و «سازهاى ایران» اشاره کرد.کتاب هاى «آواز شور» (درباره تغییر و تحول ملودى در موسیقى هنرى ایران)، «ملودى مثنوى در موسیقى هنرى ایران» و «نسخ خطى فارسى درباره موسیقى» نیز از جمله آثار منتشر شده او به زبان هاى آلمانى و فرانسوى است. همچنین از مسعودیه در حدود 20 مقاله نیز به زبان هاى فارسى و لاتین برجاى مانده است.او در کنفرانس ها و همایش هاى بین المللى بسیارى در زمینه اتنوموزیکولوژى شرکت مى کرد و عضو «گروه مطالعاتى مقام» در «شوراى بین المللى موسیقى سنتى» بود و نیز در بخش موسیقى «همایش بین المللى تاریخ علم در ایران» حضورى فعال داشت.این استاد بزرگ موسیقى ایران به هنگام نگارش صفحه هشت قطعه سمفونیک ناتمام در روز دوازدهم بهمن ماه 1377 در تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
بن مایه