الگوی نخستین آرمان شهر فردوسی از جهان مینوی گرفته شده است
مدیر گروه فرهنگ و زبان‌های باستانی دانشگاه تهران و استاد پیشین دانشگاه هاروارد در نشست «آرمان شهر فردوسی» گفت: با بررسی آرمان شهر و شهرهایی که در متن‌های فارسی میانه آمده، می‌توان به این نتیجه رسید که از دیرباز تصویری از جهان آرمانی در ذهن ایرانی وجود داشته که الگوی نخستین آن از جهان مینوی گرفته شده است.به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، باشگاه شاهنامه‌پژوهان ایران در دومین دوره از سخنرانی‌های ماهانه شاهنامه‌پژوهی، از محمود جعفری دهقی، مدیر گروه فرهنگ و زبان‌های باستانی دانشگاه تهران دعوت کرد تا درباره آرمان شهر فردوسی برای دوستداران شاهنامه سخنرانی کند. این نشست عصر روز شنبه (28 آبان) در موسسه فرهنگی هنری جمشید جاماسیان برگزار شد.
دکتر محمود جعفری دهقی در این نشست گفت: در شاهنامه فردوسی ماجرایی درباره شهری به نام «سیاوشگرد» آمده است که ساخته سیاوش، چهره نامدار اسطوره‌های ایرانی است. هنگامی که سیاوش از کیکاووس آزرده شد و بر اثر دسیسه سودابه ناگزیر شد که تن به آزمایش «ور» بدهد، دلگیر از دربار ایران، راهی توران شد و در آنجا با فرنگیس (دختر افراسیاب) زناشویی کرد و در شهری که خود بنا کرده بود و سیاوشگرد نام داشت، ساکن شد.
وی افزود: این شهر نماد مینوی شهری به نام «گنگ دژ» است که بنا بر اساطیر ایران، در آسمان ساخته شده است. شهر سیاوشگرد، بر پایه آنچه فردوسی توصیف کرده، دارای جوی‌های روان و رنگ‌های زیبا و خیره کننده بود و باغ و ایوان و گلشن‌های متعدد داشت و پیرامون آن را کوه‌ها و نخجیرگاه فراگرفته بود.
نشانه‌های «گنگ دژ» و «سیاوشگرد» در متون کهن فارسی میانه
جعفری دهقی ادامه داد: نکته اینجاست که «گنگ دژ» و «سیاوشگرد» چیزی نیست که فردوسی از خود اختراع کرده باشد. در متون کهن فارسی میانه هم نشانه‌های فراوانی از این دو شهر می‌توان پیدا کرد. این موضوع به ما نشان می‌دهد که ایرانی همواره در ذهن خود یک مکان آرمانی را در نظر داشته و سعی کرده که شهرهای خود را بر اساس آن بسازد.
استاد پیشین دانشگاه هاروارد گفت: یکی از متن‌های کهن «بندهش» نام دارد که به معنای «اساس آفرینش» است. این کتاب به گنگ دژ اشاره می‌کند و می‌نویسد سیاوش به سوی افراسیاب رفت و دختر او را به زنی گرفت و آنگاه سیاوشگرد را ساخت.
وی افزود:‌ متن دیگری که باید بدان اشاره کرد «دینکرد» نام دارد. این کتاب که دانشنامه مزدیسنا است، ده جلد داشته که دو جلد اول آن از دست رفته و هشت جلد دیگر دربردارنده اطلاعات بسیار ارزشمندی درباره اساطیر و داستان آفرینش و اندرزها و آگاهی‌های جغرافیایی است. در این متن به گنگ دژ اشاره شده و بر اساس اساطیر ایرانی چنین گفته شده است که در اواخر هزاره، پشوتن در این شهر جای می‌گیرد.
نویسنده کتاب «بازشناسی منابع تاریخ ایران باستان» گفت: در متن «روایت پهلوی» نیز به نام گنگ دژ بازمی‌خوریم. در این متن آمده که سیاوش گنگ دژ را به صورت متحرک ساخت و کیخسرو آن را به زمین آورد و در توران جای داد. شش دیوار نیز داشت که دیوار اول سنگی، دیوار دوم پولادین، دیوار سوم آبگینه‌ای، دیوار چهارم سیمین و دو دیوار دیگر کهربایی و یاقوتی بوده‌اند.
وی افزود: چهارده کوه و هفده رودخانه قابل کشتیرانی هم آن را احاطه کرده بودند و بلندای آن چنان بود که اگر مردی جنگی تیری رها می‌کرد، چه بسا به انتهای آن نمی‌رسید. فرمانروای آن نیز پشوتن بی مرگ و تباه نشدنی بود. از این توصیفات که شباهت به توصیف سیاوشگرد دارد، می‌توان دریافت که گنگ دژ الگوی آرمانی و آسمانی سیاوشگرد است.
«مینوی خرد» توصیفی از گنگ دژ اسطوره‌ای دارد
جعفری دهقی در ادامه سخنانش گفت: در متن پهلوی «مینوی خرد» نیز توصیفی از گنگ دژ اسطوره‌ای آمده است. اما یکی دیگر از شهرهای آرمانی در «وندیداد» توصیف شده است. این شهر «ور جمکرد» نام داشت که جمشید برای محافظت مردمان از گزند سرمای «ملکوسان» در «ایرانویچ» ساخت. در وندیداد آمده است که اهورامزدا چگونگی ساخت این شهر آرمانی را به جمشید آموخت.
وی افزود: فضای «ور جمکرد» با دیگر آرمان شهرهای ایران یکسان است. روشنایی این شهر از درون بود و نیاز به نور خورشید نداشت. راه‌های آن نیز همواره سرسبز بود و بهترین خوردنی‌ها را در آنجا می‌شد یافت و مرگ و پیری و پتیارگی در آن راه نداشت و از گزند اهریمنان دور بود.
این استاد فرهنگ و زبان‌های باستانی اظهار کرد: یک جای آرمانی که در اساطیر ایران می‌شناسیم، مربوط به ایزد مهر است. در «مهر یشت» توصیفی از این ایزد و کاخ او آمده است. ایزد مهر، ایزد نگهبان پیمان است. کاخ او بر فراز البرز جای دارد و جایگاه سه طبقه ارتشتاران و کشاورزان و روحانیان است.در آنجا شب و تاریکی و گرما و سرما وجود ندارد و از آلودگی‌ها پاک است.

جعفری دهقی افزود: ایزد سروش نیز کاخی آرمانی دارد که باز برفراز البرز کوه است و روشنایی آن از درون است و از برون ستاره نشان است. در «یسنا» توصیفی از این شهر آرمانی می‌توان یافت. ایزد بانوی آناهیتا هم کاخ و شهری آرمانی دارد که وصف آن در «آبان یشت» دیده می‌شود. کاخ او سترگ است و برابر با همه آبهای زمین است و در کرانه آن دریاچه‌های فراوان وجود دارد.


آرمان شهر فردوسی برگرفته از شهر آرمانی ایرانیان باستان است
وی که «مقدمه بر درسنامه اوستا» اثر هانس رایشلت را به فارسی ترجمه کرده، گفت: این آرمان شهرها و سیاوشگردی که خود آرمان شهر شاهنامه است، برگرفته از ایده آل و شهر آرمانی است که ایرانیان باستان به آن باور داشتند. ای بسا آنچه در ایران ساخته می‌شد، ملهم و برگرفته از شهر آرمانی شاهنامه است.
این استاد دانشگاه افزود: الگوی نخستین جهان مینوی برپایه آفرینش دو مرحله‌ای در اساطیر ایران است. اما این آرمان فقط در شهر و جامعه ایرانی نبود و در سایر مراتب اندیشه ایرانی نیز رواج و گسترش داشت. به نظر من چنین اندیشه آرمانی از طریق مغان ایرانی و در زمان هخامنشیان به یونان بُرده شد و پایه اندیشه یونانیان و به ویژه «مُثل» افلاطونی شد. 
جعفری دهقی افزود: بر اساس اندیشه ایرانی، نه فقط آرمان شهرها، بلکه آنچه در این جهان وجود دارد، از دو جنبه اهورایی و زمینی برخوردار است. بر همین پایه است که افلاطون در نظریه مُثل خود می‌گفت که هر چه در این جهان هست، سایه‌ای است از آنچه در جهان بالا وجود دارد.