پـــــــور تــــــوس

سال ۱۳۸۸،سال فردوسی بزرگ

پـــــــور تــــــوس

سال ۱۳۸۸،سال فردوسی بزرگ

مهدی اخوان ثالث

مهدی اخوان ثالث، از برجسته ترین شاعران معاصر ایران، متخلص به م امید، در سال 1307 در مشهد به دنیا آمد.وی در سال 1326 از هنرستان صنعتی مشهد دیپلم آهنگری گرفت و در سال 1327 به تهران آمد و معلم شد. در دهه سی شمسی وارد مبارزات سیاسی شد و به زندان افتاد.
مهدی اخوان ثالث نخستین دفتر شعرش را با عنوان ارغنون در سال 1330 منتشر کرد.

او خود را شکسته دل مردى خسته و هراسان یکى از مردم توس خراسان، ناشادى ملول از هست و نیست،بیمناکِ نیم نومیدى به میم امید مشهور می دانست.
م.امید( 1369- 1307 )

اگرچه اخوان در دهه بیست فعالیت شعری خود را آغاز کرد، اما تا زمان انتشار سومین دفتر شعرش، زمستان، در سال 1336، در محافل ادبی آن روزگار شهرت چندانی نداشت. مهارت اخوان در شعر حماسی است. او درونمایه های حماسی را در شعرش به کار می گیرد و جنبه هایی از این درونمایه ها را به استعاره و نماد مزین می کند. زبان فخیم خراسانی و علاقه بسیار او به سنت های روایی- حماسی که برآمده از پرورش او در محیط خراسان بود از دیگر ویژگی های شعر اخوان است.سرانجام او در 4شهریور 1369در گذشت و در توس در جوار فرزانه ی بلندآوازه ی توس او را به خاک سپردند. 

پیوند به بیرون 

کغذباد

پسین دینه تو مِشَد شُمال خوبی میامد،با بِچه ها رَفتِم رو پوشت بومب کَغَذباد هوا کِردِم.(م.ر)


عصر دیروز در مشهد باد خوبی می آمد، با بچه رفتیم روی پشت بام، بادبادک  هوا کردیم.

دکتریاحقی: توجه به "فردوسی" متناسب با جایگاه او نیست.

                                                                                                         

 استاد ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد گفت: هویت ایرانی و زبان فارسی در پیوند با فردوسی است اما توجه به این ذخیره بزرگ فرهنگی در مشهد متناسب با جایگاه او نیست.

به گزارش روز جمعه روابط عمومی سازمان فرهنگی - تفریحی شهرداری مشهد درگفت وگو باستاد خبری جشنواره شهربهشت ، دکتر جعفر یاحقی با بیان مطلب فوق افزود: فقر اقدامهای فرهنگی در مشهد فراوان است درحالیکه اقدام برای معرفی مشاهیر این خطه، پیوند گذشته و امروز مشهد است.

وی رواج شاهنامه‌خوانی در خانواده‌ها را نیازمند برنامه‌ریزی در سطوح مختلف دانست و گفت: کاربرد بحث‌های علمی قابل فهم برای همه، کارهای تصویری و تجسمی و استفاده از نمادهای شهری گامهایی در جهت گسترش این فرهنگ است.

به گفته وی، تولید سوغات و عناصری مرتبط با فردوسی و اجرای نمایش نامه- هایی با بهره‌گرفتن شاهنامه و نامگذاری خیابانها از جمله اقداماتی است که می‌تواند اثرگذاری فرهنگ مناسبی داشته باشد.

این استاد دانشگاه، بسیج عمومی دستگاههای فرهنگی متولی را دراین زمینه ضروری دانست و گفت: قدم اول باور کردن این نیاز است که‌در مسوولین شهر و استان کمتر دیده می‌شود.

یاحقی توجه به لهجه مشهدی را پشتوانه زبان اصیل فارسی و گویش خراسانی دانست و گفت: فهمیدن برخی بیت‌های مشکل شاهنامه با مراجعه به لهجه خراسانی قابل فهم است و به همین دلیل حفط لهجه مشهدی حفظ زبان فارسی است.

وی با انتقاد از برخی برنامه‌های رادیو خراسان افزود:تهیه‌کنندگان برنامه باید متوجه بار فرهنگی به کار بردن لهجه مشهدی به شکل سخیف آن باشند چراکه اگر تفریح و نشاط یک برنامه منجر به مسخره کردن یک گویش شود، یک زیان فرهنگی است.

وی در پاسخ به سوالی در مورد پتانسیل‌های مشهد بری معرفی به زائران و شهروندان گفت: قدمت تاریخی خراسان بزرگ امروزه در مشهد تجسم پیدا کرده چنانکه هم زبان فارسی از توس و خراسان برخواسته و هم بزرگانی همچون خواجه نظام‌الملک، غزالی، شیخ توسی و خواجه نصیر طوسی مربوط به این خطه هستند.

وی با بیان‌اینکه زمینه‌های هویت‌سازی در مشهد علی‌رغم پشتوانه‌های قوی نسبت به کلان شهرهای دیگر کمتر است، گفت: برگزاری جشنواره شهر بهشت که یکی از رویکردهایش معرفی مفاخر این خطه بوده، اقدامی است که اثرات فرهنگی آن در آینده معلوم می‌شود.

وی با بیان اینکه شهرداری در کنار وظایف جاری خود باید به مقوله هویت سازی نیز توجه کند، تاکید کرد: شهر را ذهنیت فرهنگی آن می‌سازد و موجب احساس تعلق نسبت به آن می‌شود.‬
منبع: ایرنا

شهر مشهد

 شهر مشهد بخدا بهشت رضوونه داداش‏            خاک پاکش همیشَه پور1 گل و رِیحونَه داداش

 زِوار2 از گوشَه کِنار مَملِکَت سِرازیره                   شهر اسلامَیه و قِبله‏ىِ ایمونَه داداش

 مرقدِ مطهرِ و صحنِ امامِ هشتمین‏                    زیارتگه و امیدِ هر مِسِلمونَه داداش

 با تِماشاىِ حَرم، او زِوارَه با دِلِ پاک                    غرقِ رویایه و مثلِ گل خِندونَه داداش

 وقتِ صحنِ نو و ایوون طِلا ر ِمبینَه‏                     متحیر مِمَنه3، مبهوت و حیرونه

 دمِ سقابخنَه‏ى اسمال طِلائیهِ ببین‏                  آبِ سردِ زمزمى اونجه فِراوونه داداش

 روىِ سَر دَر، اى بَرِش4 ساعتِ گنده و بزرگ        با افق درسته و همیشه میزونَه داداش

 او بَرِش نقارخَنَه وَقت ِ نمازِ صبح و شَب             او بُکوب بکوبشم با طبل و مزقونَه داداش

 یکنفَربا چُماقِ نقره‏اى ویستاده تِریخ                5دَر هر صحنى و انگار که او دِربونِه داداش

 بعدِ صحنین و حرم مسجد گوهرشاده‏               کاشیاش گیرونبهایَه نِگى اَرزونه6 داداش

 موزهَ‏شم ،دیدنى و کِتابخنه او بَرتَرِش                همیشه پور از کِتابه و کتابخونَه داداش

 مینِ مهمونخَنَه‏ىِ حضرتیمِ معرکه یَه                 سُفرَه پهنَه و کِنارِش پورِ مهمونَه داداش

 هر که سر بر آستانِ حرم حق بیذرَه                 مِشه پاک و صورتش همیشه گلگونه داداش

 زائِرِ  حضرتِ ثامنَ الائِمه پیشِ حق‏                   دِرَه قُربى و سَر سُفرهَ‏ى اِحسونه داداش

 او که عاشِق زیارَت امام هشتُمه                    مِیه، چون زیارتِش عَزیزتر از جونَه داداش

 نعمت از وجود حضرت تو مِشد فراوونه              بیخودى نیست که مِگن عروس ایرونه داداش

 بِشنو اَز شاعِرِ مَعروفى که گُفته از قِدیم           سُخنه آسون نگیر، اینجِه خُراسونَه داداش  

                                                 (اصغر میرخدیوی،نمک و نکمدان،186)

                                                      پانوشت ها


 

1-پور:پر (تاجیک ها این واژه  را درست به همین گونه تلفظ می کنند. ولی در مشهد دیگر اینگونه تلفظ نمی شود.) 

2-زِوار:زائر،ج زوارها 

3-مِمَنه: می ماند 

4-اى بَرِش:این ورش،این سویش 

5-تِریخ:سیخ،راست 

6-آرزون: ارزان

دژکهن توس

 
شهر طابران از نوع شهرهای مدور و یکی از معدود نمونه های باقی مانده از این گونه شهرهای باستانی ایران است. باروی نیمه ویران طابران به شکل اژدهایی فروخفته به طول تقریبی شش کیلومتر بر گرداگرد شهر پیچیده است. ضخامت بارو در قاعده به 6 متر و در بخش های فوقانی به 2.5 متر می رسد. حداکثر ارتفاع حصار در بخشهای باقی مانده ده متر و مصالح به کار رفته در آن چینه گل رس و خشت است.

بارو 9 دروازه و 156 برج داشته که اکنون تنها شش دروازه آن قابل تشخیص است. علامت ویژه محل دروازه ها برج های دو طبقه میان تهی است که درکنار دروازه ها بر پا بوده، در حالی که برج های بقیه حصار برای استحکام بیشتر توپر ساخته شده است.
باره شهر طابران الگویی جالب و میراثی گرانبها از شهرهای سده های میانی ایران است که بخش قابل توجهی از آن باقی مانده و در معرض دید همگان قرار دارد. بخشی از باروز که پیوسته به بنای آرامگاه و در ضلع شمالی باغ امروز فردوسی واقع است به دلیل حفاظت از بقیه جاها سالمتر مانده و اغلب زائران توس را به تماشا می کشاند.

اقتباس از: «سیدی، مهدی؛ یاحقی، محمدجعفر و لباف خانیکی، رجبعلی، راهنمای توس و سخنی درباره فردوسی و شاهنامه، 1373، مشهد، کتاب پاژ