نمــیرم ازین پس که مـن زنــده ام که تخم سَخُن را پُراگنده ام
هر آن کس دارد هُش و رای و دین پس از مرگ بر من کند آفرین
اَدَماى چَرب زِبون که خِیلیَم دِغَل بازند متقلب و زبون باز و چاخان و مجازَند
ظاهراً با تو مِگن، مِخِندن اما پوشتِ سَر شکى نیست که با همو دشمنِ خونیت مِسازند
(میرخدیوی،کشکول خنده)
بیا تا جهان را به بد نسپریم بکوشش همه دست نیکی بریم
نباشد همی نیک و بد پایدار هـمان بـه کـه نـیکی بـود یـادگار
چُغُکِ ۱قر ض و قوله دور مو جیکجیک مُکُنه برق ذوقم که بره، حولی۲ ر تاریک مکنه
یک نفر به اسم «آق بدهکاری»، پیدا شده بره گَه۳، فُکُل کراوات مِزِنه، شیک مکنه
گربه گرونی هی زمین رِه ناخون مکشه دره خودشه به تغار دنبه نزدیک مکنه
چخت۴ ای حقوق مایم شده کوتاه و سیاه چخت ای جوری چقدر خانه ره کوچیک مکنه
یک نفر مگه برو شایعه ساز، دُرُوغ نگو با تفنگ چشمکش یک دانه شلیک مکنه
ساعت کوکی عمرم، توی مهمونخَنَه۵ یه تا کوکش تموم نره، یکسره تیکتیک مکنه
(منبع: هفته نامهُ گل آقا،آبان 72،ش148)
ای1 ماه رِمِضونَم دِرِه2 تِموم مِرِه2 و مو3 یاد خاطرات گُذِشته می یُفتُم،یاد او قیدیم نِدیما که حتی از
رادیون4خِبَری نِبود چه برسه، به ای وسایلای پیشرفته ی امروزی، بِرِی دیدن ماه -حالاییا مِگَن، رویت، استهلال!!!-آخِر شعبان که مُشُد، مِرَفتِم رو پوشت بومب5 حولی مان6 همگی مان چشم به آسمون مُدُختِم، تا ای که یکی مُگُفت:
"ماه رِ دیدُم"،از دو سه مَلَِّه ی7 دیگم که خِبر مِرِسید ماه رِ دیدن دیگه فردا مُشُد اول ماه رِمِضون.او8 روزا مِردُم خیلی هوای هم را داشتن، تو هر مَلَِّه ای یکی بودِگ9، که شوخَنی10 مِکِرد، و سحرا هَمسَده ها11 رِ بیدار مِکِرد.(ای شوخَنی به زِبون امروزیا تقریباً مِشِه مناجات).هَمَه نِماز صبح رِ که مِخاندن مِرَفتَن سرِ کاراشان ای ساخت12 مثل حالا نبود که تا لنگ ظهر که چه عرض کُنُم تا هم دم افطار بِخابَن و بعدم بِگَن"خواب روزه دار هم عبادت است."
بری نماز ظهرم همه مِرَفتَن حرم اگه تابستون بودِگ،خوب،حرم یَک کم شُلُغ13 بود،ولی زمستونا حرم خِلوت بود.سفره های افطار هم همیشه پور14بود از خوراکای رنگ به رنگ، مو که هیچ وَخ15 او ماقوتای خدابیامرز ننه کلونُم16 یادُم نِمِرِه.پِندِری17 مزه ش هنوز زیر زِبونُمِ.
یَگ18 سَعَت19 بعدِ نِماشوم20 دوره های قرآن شروع مِرِفت. از سِلیار ملیار21 و تِلویزُنَم که خِبری نِبود،مِردُمَم به جایِ ای که سیخ و پیخ و منقل و بافور و ای خانم بازیگرای آراگیرا22 کِردِه رِ بیبینن و مردام23 یاد بیگیرَن چه ساختی24 سرِ زناشا وِسنی25 بیارن و انواع و انقسام دِغَلکاری رِ یاد بگیرن ،مِشَستَن پایِ کِلام خدا.
1- ای: این 2- دِرِه:دارد 3- مِرِه: مشه(رفتن= شدن) 4- رادیون:رادیو
5- پوشت بومب:پشت بام 6-حولی:خانه،سرا،منزل 7- مَلَِّه: محله 8-او:آن،اون
9- بودِگ:بود، این گ/ک درگذشته خیلی در گفتار مردم مشهد کاربرد داشت.
10- شوخَنی:شب خوانی،مناجات 11- هَمسَده:همساده،همسایه
12- ای ساخت : اینگونه،اینطوری،اینجوری 13- شُلُغ: شلوغ 14-پور:پر
15-وَخ:وخت، وقت 16-ننه کلون: مادربزرگ 17-پِندِری:پنداری،گویی
18- یَگ/یَک: یِک 19-سَعَت: ساعت
20- نِماشوم: نمازشام(=نماز مغرب)، هنگام فروشدن آفتاب و نمازمغرب و عشا
21- سِلیار ملیار: سریال مریال 22- آراگیرا: آرایش کرده، بزک دوزک
23-مردام : مرد ها هم 24-چه ساختی: چه جوری، چه طوری 25- وِسنی: هوو