پـــــــور تــــــوس

سال ۱۳۸۸،سال فردوسی بزرگ

پـــــــور تــــــوس

سال ۱۳۸۸،سال فردوسی بزرگ

کمرنگ شدن لهجه به معنی فراموش شدن هویت است

مشهد - خبرگزاری مهر: استاد ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد گفت: فراموش کردن یک لهجه به معنای فراموش کردن یک تمدن و یک هویت است.

تقی وحیدیان در گفتگو با خبرنگار مهر در مشهد با بیان این مطلب زبان فارسی رسمی را به زبان فارسی نوشتاری رسمی و گفتاری رسمی تقسیم کرد و افزود: نزدیکترین گویش به فارسی معیار گویش مشهدی است به طوری که اصیل ترین و ریشه دارترین فارسی را می توان از مردم مشهد شنید و بر خلاف تصور عامه که ریشه های زبان فارسی را از فارس شیراز می دانند فارسی دری اصیل از توس قدیم، نیشابور و مشهد فعلی انتشار یافت.

وی علت تحت تاثیر قرار گرفتن فارسی و لهجه مشهدی از فارسی را معیار مرتبط با تفاوتهای اندک آن با فارسی معیار دانست و گفت: لهجه هایی مثل اصفهانی، یزدی، شیرازی و ... تفاوتهای ساختاری با فارسی معیار دارند در حالیکه در گویش مشهدی تنها برخی آواها و تکیه ها با فارسی معیار متفاوت است.

وحیدیان ضمن انتقاد از فضای تبلیغاتی منفی برای گویش مشهدی گفت: دست کم گرفتن این لهجه و انتخاب شخصیتهای ضعیف و فرومایه برای استفاده کردن از این گویش در اثرهای سینمایی و تلویزیونی، عامل فاصله گرفتن مردم از این گویش شده است و این فاصله گرفتن ضربه بزرگی به ادبیات و فهم ادبی نسلهای بعدی ما وارد خواهد ساخت.

وی لهجه را عامل افزایش صمیمیت در جوامع خواند و گفت: عدم وجه به این گنجینه های ادبی اصیل پیامدهای اجتماعی متعددی را در پی خواهد داشت.

وحیدیان ادامه داد: عدم صمیمیت، کاهش سطح مراودات اجتماعی و افسردگی از جمله مواردی است که در پی کاهش اصالت های بومی و محلی پدید می آید.

این استاد زبان فارسی خاطر نشان کرد: لهجه چون لباس به سرعت قابل تعویض نیست ضمن اینکه فراموش کردن یک لهجه به معنای فراموش کردن یک تمدن و یک هویت است.

ادامه مطلب ...

فارسی دری اصیل را از مشهدی ها بشنوید

گفت وگو اختصاصی بامهدی سیدی پژوهشگر و کارشناس در زمینه لهجه و گویش مشهدی
لهجه و گویش مشهدی یا به عبارت علمی تر فارسی مشهدی یکی از موثر ترین گویش ها در فارسی دری است چرا که خاستگاه فارسی دری و همچنین ادبیات اصیل فارسی این گویش و زبان زیباست.
لیکن در دهه‌های اخیر ، این گویش و لهجه‌ی زیبا چنان مورد بی مهری قرار گرفته که گزافه نیست بگوییم فارسی مشهدی رو به نابودی گزارده است.
بدیهی است که اضمحلال و مهجوریت این گویش زیبا و دلنشین دغدغه های بسیاری از شهروندان مشهدی ، اساتید ، پژوهشگران و صاحبنظران گشته از این رو پای سخن مهدی سیدی از اساتیدو پژوهشگران به نام در عرصه‌ی ادبیات و بالاخص گویش و لهجه‌ی مشهدی نشتیم وی که در جمع آوری لغات و اصطلاحات مشهدی پیشگام است در یک گفت و گوی دوستانه به بیان نظرات ، مستندات علمی و نتایج پژوهش های خود در خصوص گویش مشهدی پرداخت . آنچه در ادامه آمده است حاصل این گفت و گو است:
● استاد یک معرفی کوتاه از خود ارائه بفرمائید؟
مهدی سیدی پژوهشگر و کارشناس در زمینه لهجه و گویش مشهدی.
● استاد چرا لهجه و گویش مشهدی موضوع تحقیقات شما قرار گرفته ؟
در یک جمله چون خاستگاه ادبیات و زبان فارسی دری خراسان و توس سابق ، همان مشهد امروز است . به این خاطر شناخت ادبیات فارسی و گویش فارسی جدا از ادبیات خراسان و گویش مشهدی نخواهد بود.
● اما آنطور که به نظر می رسد شیراز یا به طور کلی فارس در این خصوص داعیه دارتر از خراسان و مشهد است .
وقتی صحبت از گویش اصیل فارسی دری است به طور مطلق خراسان و توس حرف اول و آخر را خواهد زد ، شاهنامه‌ی منصور اشعار رودکی و شاهنامه‌ی فردوسی تماما آثاری هستند که قبل از گلستان و بوستان سعدی و غزلیات حافظ خلق شده اند .
● توضیح بیشتری در این رابطه ارائه می کنید ؟
فارسی دری بعد از اسلام در ایران زبان رسمی ای بود که در درباره  ساسانیان که دایره‌ی حکمرانیشان تا نواحی مرکزی ایران بوده مورد استفاده قرار می گرفت ، اصلا عنوان دری از درباری گرفته شده یعنی زبانی که در دربار از آن استفاده می شد و کلیه‌ی مکاتبات اداری و رسمی به آن زبان صورت می‌گرفت و این درست در زمانی بود که به جز خراسان و نواحی ای از تاجیکستان امروزی در بقیه‌ی ایران که به عراق عجم معروف بود ، عرب ها سلطه داشتند و زبان رسمی عربی بود ، به نحوی که کلیه‌ی آثار مهم نگاشته شده در آن عصر و قبل از آن در این منطقه کلا به زبان عربی بود.
● یعنی مردم در عراق عجم به زبان فارسی تکلم نمی کردند؟
البته مردم در منازل و حوزه‌ی شخصی و روابط خانواداگی از زبان فارسی استفاده می‌کردند ، لیکن زبان فارسی ای که از ری به آن طرف یعنی عراق عجم مورد کاربرد بود ، زبان فارسی پهلوی بود که قبل از تسلط اسلام رواج داشت که با زبان فارسی دری که در دربار ساسانیان رایج بود ،  تفاوت داشت .
● قبل از سلطه‌ی ساسانیان به شرق کشور مردم چه نوع گویش داشتند؟
آنچه از اشعار پراکنده آن دوران به جای مانده حکایت از آن دارد که مردم در آن دوران فارسی دری را استفاده می‌کردند ، به عبارت بهتر این زبان بین مردم مرسوم بود ، اما رسمیت نداشت تا در دوره‌ی ساسانیان رسمیت یافت ، به عنوان نمونه ، شعری که کودکان بلخ برای یک سردار عرب می خواندند:
" از خطلان آمذ یه           تر و تباه آمذ یه "
یا نمونه شعری که از حنظله باد غیسی به جای مانده است:
آهوی بیابان چگونه زَوَ زا             چو ندارد یا ربی یار چگونه دَوَ زا
که معانی این اشعار هم اکنون نیز برای ما مفهوم است. البته این زبان هنوز زبان ادبیات نبود و به عنوان زبان محاوره ای کاربرد داشت تا اینکه در دوره‌ی ساسانی زبان رسمی و ادبیاتی نیز شد.
اولین کسی که دامن همت گمارد و این زبان را به ادبیات بدل ساخت رودکی ، پدر شعر فارسی بود ، اشعار رودکی امروز برای همه‌ی کسانی که فارسی دری را می شناسند مفهوم است و به طور خاص تر برای خراسانی ها که با لغات و اصطلاحات این زبان رشد یافته اند.

ادامه مطلب ...