منبع: کانون ایرانی پژوهشگران حکمت و فلسفه
دکتر شرف الدین خراسانی متخلص به شرف در روز چهارشنبه 14 آبان 1383 قلبش از حرکت باز ایستاد و دیده از جهان فروبست .
او
استاد فلسفه در دانشگاه ملی (1364- 1343)، نویسنده و ویراستار و مدیرگروه
فلسفه در دائره المعارف بزرگ اسلامی و شاعر و ادیب بود . روایت محمد سعید
حنایی ( کاشانی ) را درباره شرف الدین خراسانی می خوانید :
1-
شرف الدین خراسانی در 12 اسفند 1306 در خانواده ای روحانی در شهر همدان
متولد شد پدرش آیه الله خراسانی بود و در آن هنگام در شهر همدان در تبعید
به سر می برد . دوران کودکی شرف با تبعیدهای پدر سپری شد و او در ابتدای
نوجوانی، در هنگامی که دانش آموز دبستان بود ، دوسالی را هم به همراه پدر
در نجف اشرف به سر برد.
پس از انقلاب فرهنگی (1359) ، دکتر شرف اجازه ی
تدریس در دانشگاه نیافت و در سال 1364 بازنشسته شد .از این سال به بعد
فعالیت فرهنگی خود را در مرکز دایره المعارف اسلامی پی گرفت و مقالات بلندی
در حوزه های فلسفه و عرفان و ادب اسلامی نوشت .
دکتر شرف ، مانند
بسیاری از روشنفکران عصر خودش ، به تحولات اجتماعی و سیاسی علاقه مند بود و
از همین رو به اندیشه های مارکسیستی گرایش یافت و پس از وقایع 28 مرداد
1332 چند سالی را نیز در زندان به سر برد .
دکتر شرف در سالهای آغازین
دهه 60میلادی دکترای خود را در فلسفه از دانشگاه کمبریج گرفت و در همان
سالها با زنی آلمانی ازدواج کرد که ثمره ی آن پسری به نام « آرتا » بود .
دکتر شریف به زبانها ی انگلیسی و عربی و آلمانی و فرانسوی و یونانی تسلط
داشت و در حوزه هایی مانند فلسفه یونانی و ایده آلیسم آلمانی و مارکسیسم و
نئومارکسیسم صاحبنظر بود و علاوه بر اینها به شعر و ادبیات نیز عشق می
ورزید و در این زمینه ها نیز آثاری از خود به جا گذشت . دکتر شرف پس از
مدتی کار و فعالیت در انگلستان و آلمان به ایران بازگشت و در سال 1347گروه
فلسفه را در دانشکده ی ادبیات دانشگاه ملی بنیان گذاشت و خود مدیر آن شد و
استادانی را در آن گروه گردآورد که سالها بعد خود از نام آوران شدند . دکتر
شرف در سال 1354 پیس از جدا شدن از همسر آلمانی اش از میان دانشجویان خود
همسری برگزید که ثمره ی آن دختری به نام «سارا » بود .
پس از انقلاب
فرهنگی (1359) ، دکتر شرف اجازه ی تدریس در دانشگاه نیافت و در سال 1364
بازنشسته شد . از این سال به بعد فعالیت های فرهنگی خود را در مرکز دایره
المعارف اسلامی پی گرفت و مقالات بلندی در حوزه های فلسفه و عرفان و ادب
اسلامی نوشت که دارای حسن تالیف و استحکام علمی و روشنی فکر است . مقالاتی
همچون « ابن سینا » و « ابن عربی » و « ابن رشد » و « ابولعلامعری » و «
ابن باجه » از جمله مقالات او در مجادلت تاکنون منتشر شده ی دایره المعارف
بزرگ اسلامی است .
2 – دکتر شرف در آغاز
جوانی به سرودن شعر و اذبیات علاقه مند بود و ترجمه هایی در زمینه هایی
همچون شعر و داستان کوتاه ، مثلا داستانهای کافکا ، از او باقی است . اما
نخستین اثر او که تا امروز در زبان فارسی بی بدیل است ( و حتی می توان ادعا
کرد که در زبانهای اروپایی نیز کسی بدین شیوه کتابی تالیف نکرده است )
نخستین فیلسوفان یونانی است که در سال 1350 به همت انتشارات کتابهای جیبی
چاپ شده است .
نخستین اثر او که تا امروز دذر زبان فارسی بی بدیل است (
و حتی می توان ادعا کرد که در زبانهای اروپایی نیز کسی بدین شیوه کتابی
تالیف نکرده است ) نخستین فیلسوفان یونانی است که در سال 1350 به همت
انتشارات کتابهای جیبی چاپ شده است .
دکتر شرف با توجه به نگرش مسلط
روزگارش ، که از اعلام صریح آن پروایی نداشت ، یعنی مارکسیسم ، گزارشی از
تحول و گسترش اندیشه ی یونانی از نخشتین فروغ آن تا ظهور سوفسطاییان به دست
می دهد . این کتاب هم تحلیلی از تاریخ اجتماعی و اوضاع فرهنگی یونان در
هزاره ی نخست قبل از میلاد به دست می دهد و هم گزارشی بایسته از شکل گیری
اندیشه فلسفی یونانی ، با توجه به آثار خود این متفکران و ترجمه ای از متون
آنان ، به همراه شرح و تفسیرهای نوسندگان و فیلسوفان معتبر بعدی .
کتابهای
دیگر دکتر شریف در انتشارات دانشگاه ملی به چاپ رسیدند که از آن جمله
بودند : از سقراط تا ارسطو ، از برونو تا هگل ، جهان و انسان در فلسفه (
جلد یکم ) و ترجمه ی فلسفه ی معاصر اروپایی از یوزف ماری اینوسنت بوخنسکی .
کتاب جهان و انسان در فلسفه آخرین کتاب دکتر شرف بود که در انتشارات
دانشگاه ملی در سال 58 منتشر شد و جلدهای بعدی آن دیگر انتشار نیافتند ،
چرا که این کتاب پرونده ای هم برای دکتر شرف در دانشگاه گشود و او را به
بازنشستگی زود هنگام سوق داد .
در سالهای بعد از انقلاب نشر گفتار
ترجمه ی دکتر شرف از متافیزیک ارسطو را که از اصل یونانی برگردانده شده بود
منتشر کرد . و در سال 1380 مجموعه ای از آشعار او با عنوان متافیزیک عشق
منتشر شد. برخی از کتابهای دکتر شرف هم در دها ی 70 به همت انتشارات انقلاب
اسلامی ، در دوره ای که مدیریت آن با انتشارات علمی و فرهنگش یکی نشده بود
، از دانشگاه شهید بهشتی گرفته شد و در این انتشارات به چاپ رسید . علاوه
بر اینها ، انتشارات هرمس سه کتاب از دکتر شرف و درباره ی دکتر شرف در دست
دارد که می توانسته است بسیار زودتر از اینها منتشر شود ، اما به دلایلی از
جمله وسواس خود دکتر شرف ، انتشار آنها به تاخیر افتاده است . نخست انتشار
جشن نامه ای برای دکتر شرف است که خود دکتر شرف در آنجا نقد حالی از خود
به دست داده است و مقالاتی از دوستان و همکاران او نیز در این مجلد گرد
آمده است . این جشن نامه اکنون به یاد نامه تبدیل شده است . و دیگر کتابی
دوزبانه که شامل ترجمه ی اشعار ریلکه به قلم دکتر شرف است . و بالاخره
ترجمه ی کتاب بنیاد هستی شناختی از نیکلای هارتمان .
3 –
دکتر شرف در ظاهر مردی پاکیزه و خوشخو ، نرم گفتار و مسلط بر آنچه می
دانست ، و نسبت به امور دنیوی آسانگیر و گاهی سهل انگار بود . او ، با وجود
منع و تحقیر برخی لباسها در نظام جمهوری اسلامی ، هرگز شیوه ی معهود و
مالوف خود را پوشیدن لباس کنار نگذاشت و از زندگی دنیوی نیز جز به قدر رفع
نیاز چیزی نخواست . وارستگی او نه چندان زاهدان که چون اپیکوریان بود . او
گشاده رو و خندان بود و با شکوه و شکایت روزگار نمی گذارند . با این وصف ،
بر آنچه بر ایران می رفت نگران بود وهمواره از دانشگاه بعد از انقلاب با
تعبیر « دانشکاه » ( با کاف ) یاد می کرد .
سلام دوست من.وب زیبایی داری.اگه وقت کردی به وب منم سر بزن و نظرتو مطرح کن