پـــــــور تــــــوس

سال ۱۳۸۸،سال فردوسی بزرگ

پـــــــور تــــــوس

سال ۱۳۸۸،سال فردوسی بزرگ

بزرگداشت دقیقی توسی

نگاهی به زندگی دقیقی توسی، شاعر دوره سامانی
دقیقی توسی از سخنوران پیشگام زبان پارسی در سده چهارم است که به گمان بسیار میاندقیقی توسی سال‌های 320 تا 330 قمری در شهر توس به دنیا آمده است. او در روزگار جوانی به دربار امیران آل محتاج (چغانیان) پیوست و از ستایشگران امیر فخرالدوله ابوالمظفر احمد چغانی شد. آل محتاج، فرمانروایان محلی بودند که در بخش فرازین مسیر رود جیحون در فرا رود حکومت می‌کردند. 
دقیقی پس از چندی به بخارا، پایتخت سامانیان، رهسپار شد و به دربار منصور بن نوح سامانی (350 – 365 ق) راه یافت. چند سالی نیز از شاعران و ستایشگران دربار جانشین او نوح بن منصور (365 – 385 ق) بود. به دستور همین امیر سامانی بود که شاهنامه ابومنصوری را به نظم کشید، اما دقیقی تنها توانست هزار بیت از شاهنامه را بسراید و در رویدادی که چگونگی آن چندان مشخص نیست، به دست بنده‌ای کشته شد. 
هزار بیت او شامل پادشاهی گشتاسپ، پیدایش زرتشت پیامبر و جنگ‌های اسفندیار با ارجاسب تورانی است. فردوسی پس از آگاهی از مرگ دقیقی، کار او را ادامه داد و هزار بیت این شاعر را در شاهنامه گنجاند. 
علاوه بر هزار بیت دقیقی که به «گشتاسب نامه» معروف است، ابیات پراکنده‌ای از او به‌جای مانده است. دکتر محمددبیر سیاقی آن بیت‌های بازمانده را به همراه اشعار چند شاعر سده‌های نخست ایران، در کتاب «گنج باز یافته» منتشر کرده است. سپس در سال 1347 «دیوان دقیقی» را تصحیح و به چاپ سپرد. ویرایش دیگری از دیوان دقیقی توسی توسط دکتر محمدجواد شریعت در سال 1368 چاپ و به ‌دستیاری انتشارات اساطیر منتشر شده است. 
در سال 1355 هزاره دقیقی در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد. در این همایش، شماری از استادان زبان و ادبیات فارسی، به نقد و داوری درباره شعر دقیقی و سنجش سخن او با شاهنامه فردوسی پرداختند. مجموعه مقالات همایش یاد شده در همان سال و به نام «یادنامه دقیقی» منتشر شد. 

و اینک پس از گذشت سالیان دراز دوباره نشست بزرگداشتی برای این شاعر بزرگ پارسی گو برگزار شد.  بزرگداشت دقیقی به کوشش موسسه فرهنگی ـ هنری جمشید جاماسیان در مجتمع فرهنگی ـ دینی مارکار برگزار شد. 

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، دکتر اسفندیار اختیاری، نماینده زرتشتیان در مجلس شورای اسلامی در بزرگداشت دقیقی گفت: دقیقی و دیگر سخنوران و دانشمندان سده‌های نخستین، از فرهنگ و تمدن باستانی ایران پا گرفتند. امکان ندارد پس از 200 یا 300 سال، ما پزشک و دانشمندی همانند ابن سینا داشته باشیم؛ مگر آن که از تمدن و فرهنگ ایران باستان استفاده کرده باشد. کسی منکر این نیست که فردوسی، دقیقی، ابن سینا و دیگران، دارای هوش برتر و قدرت خلاقانه بوده‌اند، اما آن‌ها در صورتی می‌توانستند رشد کنند و هوش خود را نشان دهند که در بستری مناسب قرار گرفته باشند. آن بستر، تمدن کهن ایران بود.وی خاطرنشان کرد: پس بهتر است که تمدن خود را یکپارچه ببینیم. کشورهایی که اصل و هویت ندارند، می‌کوشند هویت دیگران را بخرند و بدزدند. ما که هویتی کهن داریم، زشت است که اصل و نسب و هویت خود را نادیده بگیریم. 
اندیشه و شعر دقیقی نگاه جامعه‌شناسی می‌خواهد  

سپس بهنام مرادیان، پژوهشگر و محقق گفت: دقیقی در سده چهارم زندگی می‌کرد. پس قریب به هزار سال با ما فاصله زمانی دارد. از او ابیات پراکنده‌ای به جای مانده است و نیز «گشتاسب نامه»‌ای که در پیکره شاهنامه جای داده شده است. استاد دبیر سیاقی، ابیات به جای مانده از دقیقی را گردآوری و منتشر کرده است. این ابیات به ما کمک می‌کند تا با یک نگاه جامعه‌شناختی، اندیشه و شعر دقیقی را نگاه کنیم و به تحلیل و نتیجه‌گیری درستی برسیم و او را بهتر بشناسیم. 
وی افزود: دقیقی دو بیت دارد که آن را دلیلی بر زرتشتی بودن این شاعر می‌گیرند. آن دو بیت چنین است: «دقیقی چهار خصلت برگزیده است/ به گیتی از همه خوبی و زشتی/ لب یاقوت رنگ و ناله چنگ/ می چون زنگ و کیش زردهشتی». دقیقی در مصراع اول، تضادی را بیان می‌کند و در مصراع دوم نمادها، نمودهای خوبی و زشتی را یاد می‌کند. اگر مفهوم زشت را عدم هماهنگی و تضاد با پیکره یک جامعه در نظر بگیریم، می‌توانیم چنین نتیجه بگیریم که این تضادها، نمودهایی هستند که در روزگار او وجود داشته‌اند. 
این پژوهشگر جوان خاطرنشان کرد: از سویی دیگر می‌دانیم که فردوسی از «بدخویی» دقیقی یاد می‌کند و می‌گوید «جوانیش را خوی بد یار بود». با بررسی شاهنامه، شاید بتوان معمای خوی بد دقیقی را حل کرد و فهمید که چرا فردوسی او را این گونه می‌شناساند. 

صراحت بیان، ویژگی سخن دقیقی است  

وی افزود: استنباط من این است که در سخن دقیقی یک صراحت بیان وجود دارد که هر چند امروزه ما آن را می‌پسندیم، اما فردوسی از آن به «خوی بد» یاد می‌کند و به ویژه آن را در کنار جوان بودن دقیقی می‌گذارد. شاید این یک نوع بیان کنایه‌آمیز به دقیقی باشد. فردوسی می‌داند که کار بلندمدت و سنگینی را انجام می‌دهد. 
مرادیان خاطرنشان کرد: پس با ترفندهای گوناگون می‌کوشد که زمینه را برای به انجام رساندن کارش فراهم کند. او روش‌های مختلفی را به کار می‌گیرد. به همین دلیل است که صراحت بیان دقیقی را نادرست می‌داند و معتقد است که باید استراتژی بهتری در پیش گرفت. 
وی افزود: فردوسی ناگزیر بود که مسایل ایدئولوژیک مورد پسند سلاطین غزنوی را که با خلفای بغداد در ارتباط بودند، رعایت کند. پس به نظر می‌آید که آن‌چه نقطه اختلاف فردوسی با دقیقی را می‌سازد، صرف نظر از این که فردوسی شعر دقیقی را «سست» می‌داند، در نگاه و رویکرد آن دو نهفته است. آن چه برای او اهمیت دارد، آرمان و هدف کلی است که باید به سرانجام برسد. آن آرمان و استراتژی، پدید آوردن شاهنامه است. صراحت بیان و بدخویی دقیقی، با چنین آرمان والایی نمی‌خواند. 

نظرات 2 + ارسال نظر
آرش شنبه 1 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 04:18 ب.ظ http://www.shahnamepazhoohi.blogfa.com

درود بر جناب رحیمی
دست مریزاد و خسته نباشید.
شادزی و پایدار

مهندس منوجهر احتشامی دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 09:39 ب.ظ

نگارنده در کتاب در بارگاه فردوسی به بر رسی شعر دقیقی پرداخته و نتیجه گیری دیگری بدست اورده ام ، به مصرع دوم شعر توجه نمایید ( به دنیا از همه خوبی و زشتی ) در شعر با ید خوبی و زشتی تعریف شود ، اما شعر از جهار جیز خوب سخن میگوید ، لب یاقوت رنگ ، ناله جنگ و می و بالاخره کیش زردشتی این جهار جیز که همه خوبند پس زشتی را کجا باید یافت پس یک جای شعر مساله دارد با جناب استاد دکتر محمودی بختیاری موضوع را درمیان نهادم فرمودند سخن راست گفتی ،شعر باید ( بخوبی و وشتی باشد) که وشتی معنای عالی بودن و خوب بودن را می رساند پس ان وقت شعر معنی پیدا میکند توضیح مفصل تر را در کتاب در بارگاه فردوسی نوشته نگارنده ملاحظه فرمایید

درود
استادا دقیقی می گوید: از گیتی با همه خوبی‌ها و بدی‌هایش، چهار چیز را دوست دارم.
این واژه وشتی که می فرمایید آیا در سخن دیگر سرایندگان خراسانی پیشینه دارد؟
آیا در گویشهای خراسان به کار رفته است؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد