پـــــــور تــــــوس

سال ۱۳۸۸،سال فردوسی بزرگ

پـــــــور تــــــوس

سال ۱۳۸۸،سال فردوسی بزرگ

برای هفتاد سالگی استاد آواز ایران

**یکم مهرماه هشتاد و نه،هفتادمین زاد روز محمدرضا شجریان استاد آواز ایران گرامیباد**

استاد محمد رضا شجریان در یکم مهر 1319 خورشیدی در شهر مشهد و در خاندانی که از هر دو سو هنرمند بودند،(خاندان پدر آوای دلنشین و خاندان مادری خوشنویسی و موسیقی) دیده به جهان گشود. و سال‌های دراز را یک به یک پشت سر نهاد، تا امروز که به ایستگاه 70سالگی رسیده است. درباره‌ی زندگینامه وی و کارهایش هر چه بگویم،سخن به گزاف گفته‌ام چه این که کمابیش نه تنها ایرانیان که بسیاری از هنرشناسان گیتی او را می‌شناسند. اما آنچه که بیش از همه در گذر این سال‌های دراز درباره‌ی او و زندگی‌اش رخنمایی می‌کند؛مردمی بودن اوست. او از "از همراه شو عزیز سال پنجاه و هفت، برادر بیقراره و میهن‌ای میهن، تا تفنگ‌ات را زمین بگذار سال هشتاد و هشت" در کنار مردم ایران بوده است.  

باری روزگار گردید تا به خرداد 88 رسیدیم. پس از درگیری‌های پدید آمده از گزیدمان ریاست جمهوری،استاد آشکارا به رییس دولت دهم  تاخت.    

و درست از همین جا بود که رییس دولت دهم که تاب آدم‌های آزاده و آزاداندیش را ندارد و به دنبال نوکران و دست‌بوسان و چاپلوسانی است که او و باورهای نابه‌خردانه‌اش را به کرسی بنشانند.  

آغاز به خدشه‌دار کردن نام و نشان و یادکردهای نیکوی او به یاری نوکران و رسانه‌های خود فروخته کرد. ولی همانگونه که روشن بود این کوشش مذبوحانه با شکستی مفتضحانه روبرو شد. گوشه‌ای از این کوشش به علم کردن ع.الف و صدا و آواز او در برابر استاد بود. ع.الف که چاپلوسانه در مراسمی به دست و پای رییس دولت دهم افتاد. و در پی خواست استاد از ضرغامی مبنی بر پخش نکردن ربنا گفته بود:"«آقای شجریان «ربنا» را آنچنان خوب خوانده‌اند و حق مطلب را ادا کرده‌اند که دیگر نیازی به نسخه دوم نیست، با این حال چرا باید دنبال دیگرانی باشیم تا این قطعه دلنشین را بازخوانی کنند؟ چرا از داشته‌هایمان بهره نمی‌بریم؟" 

پس از آن دیدار کذایی گفت:"آنقدر با گفت وگو گرفتن و طرح موضوع ربنا این آقا (شجریان) را گنده نکنید." و سرانجام هم نشان داد که چقدر مردمی است و با بیان اینکه" به خاطر فشارها، ایران را به قصد فرانسه ترک می‌کنم" نفاب از چهره‌ی خود انداخت.  

امروز هم این کوشش با بستن بیشتر پایگاه‌هایی که سخنی درباره‌ی هفتادسالگی استاد نوشته اند،هنوز هم پیگیری می‌شود،اما باید که: 

" هر یک چندی یکی بر آید که منم         با نعمت و سیم و زر آید که منم 

 چون کارک او نظام گیرد روزی               ناگه اجل از کمین بر آید که منم " 

نظرات 1 + ارسال نظر
فرداد دوشنبه 5 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:35 ب.ظ http://ghabe7.blogsky.com

سلام..
الهی خدا به استاد عمر جاودانه بده...عمری با عزت و سر بلندی.خدا یااز تمام بلایا محفوظش بدار...آمین.
از شما هم برای این پست شیرین ممنون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد