پـــــــور تــــــوس

سال ۱۳۸۸،سال فردوسی بزرگ

پـــــــور تــــــوس

سال ۱۳۸۸،سال فردوسی بزرگ

شاهنامه فردوسی و چهار شکل تدوین سینمایی

دکتر سید محسن هاشمی معتقد است فردوسی با تصاویر شعری‌اش، همان تاثیری را بر خواننده می‌گذارد که تدوین در سینما انجام می‌دهد. ما در شاهنامه، تصاویر را نمی‌خوانیم بلکه آن‌ها را می‌بینیم. این را «پدیده» یا «پدیدار شدن» می‌نامند. تعلیق، ریتم افزاینده، واقعیت‌بخشی به درام، قائل شدن آزادی برای مخاطب و بسیاری هنرهای دیگر را نیز در کار فردوسی می‌توان دید. 

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا): «در کلام فردوسی، ایجاز، اطناب، مساوات و دیگر آرایه‌های ادبی، همه به جای خود به‌کار رفته است. اما استادی و قدرت گوینده، در ایجاز است که آشکار می‌شود. همه شاعران نتوانسته‌اند که از عهده چنین شگردی برآیند اما فردوسی هر گاه خواسته، چنین کرده است. او با تصاویر شعری‌اش، همان تاثیری را بر خواننده می‌گذارد که مونتاژ در سینما انجام می‌دهد. ما در شاهنامه، تصاویر را نمی‌خوانیم بلکه آن‌ها را می‌بینیم. این را «پدیده» یا «پدیدار شدن» می‌نامند. تعلیق، ریتم افزاینده، واقعیت‌بخشی به درام، قائل شدن آزادی برای مخاطب و بسیاری هنرهای دیگر را نیز در کار فردوسی می‌توان دید.» 
آن‌چه بازگو شد بخشی از سخنان دکتر سید محسن هاشمی (دکتری پژوهش هنر) بود که در نشست تخصصی «جست‌وجوی ردپای تدوین سینمایی در شاهنامه فردوسی» گفته شد. وی که عصر روز یک‌شنبه (30 خرداد) در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات سخن می‌گفت سیر تحولی تدوین سینمایی، انواع رویکردها به تدوین در شاهنامه، تلفیق صدا و تصویر در شاهنامه و روش چینش و برچشینش فردوسی، تداوم با عدم تداوم و الگوهای متنوع فردوسی در ارایه داستان و مطالعه موردی (بزم و رزم و سوگ) را مهمترین محورهای بحث خود قرار داد. 

توانایی سینمایی برخاسته از ادبیات است
دکتر سید محسن هاشمی در ادامه سخنانش گفت: در سیر تدوین به چهار گونه آن برمی‌خوریم و با رجوع به شاهنامه می‌توان نشان داد که چنین توانایی سینمایی، برخاسته از ادبیات است. نوع اول تدوین، منطبق با توالی زمانی است. در این گونه از تدوین، روایت به صورت خط مستقیم دنبال می‌شود و روال و تداوم قصه به گونه‌ای است که می‌توان صحنه و پلان اول را مشخص کرد. 
دومین نوع، تدوین متقاطع یا موازی است که هم زمانی وقایع را می‌سازد. نوع سوم فوکوس (تمرکز) عمیق است که بعد از ورود صدا به سینما به‌وجود آمد. بعضی از کارگردانان از این تکنیک برای رئالیته کردن تصویر استفاده کردند و برخی برای آن که تکنیک را بالا ببرند. نوع چهارم تدوین، مونتاژ است. مونتاژ پیوند میان تصاویری است که در ظاهر با هم ارتباط ندارند. اکنون باید دید که که شاعری مثل فردوسی از چنین تکنیک‌هایی چگونه استفاده کرده است؟ 

تدوین سینمایی و تاثیر آن بر هنر سینما
وی افزود: این تدوین بود که سینما را از صرف تصویر متحرک بودن نجات داد و آن را جنبه هنری بخشید. در واقع سینما یک واقعیت دگرگون شده است که در آن نه تنها تصویر، بلکه پیوند تصاویر است که ارزش دارد. در ابتدا تصور می‌شد که سینما نیز مثل تآتر، باید صحنه به صحنه داستان خودش را روایت کند؛ اگر در تآتر محدودیت پرده وجود داشت، در سینما چنین تنگنایی هم نبود. کار سینمایی در همین خلاصه می‌شد و نیازی به تدوین نبود. 
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: در سال 1903 کشف کردند که می‌توان در سینما، دو روایت موازی داشت. این قدمی مهم بود که با فیلم «زندگی آتش‌نشان آمریکایی» شروع شد. در این نوع، ماجراها به صورت موازی پیش می‌رفت و برخلاف هندسه که دو خط موازی هیچ گاه به هم نمی‌رسند، این دو خط موازی سینمایی، در نهایت با هم تلاقی می‌کردند. 
وی افزود: مونتاژ کمک می‌کرد تا با ایجاد ریتم مناسب و برش، حس عاطفی تماشاگر را کنترل کنند. از مونتاژ به بعد بود که بحث زمان نیز پیش آمد و سینماگران دریافتند که می‌توان حادثه را بزرگتر یا کوتاه‌تر نشان داد. مثلا واقعیتی که یک دقیقه بود، می‌شد در بیست دقیقه به روی پرده برد. چنین کاری، برای تماشاگر، جذابیت و شیفتگی را به ارمغان آورد. یکی دیگر از مهارت‌ها، تقطیع صحنه، یا دکوپاژ، بود. بدین گونه، واقعه را از مناظر گوناگون دنبال کردن، کاری بود که سینما را از تآتر جدا می‌کرد. 
هاشمی یادآور شد: در این شگرد گمان می‌کنیم که بر کل صحنه مسلط هستیم؛ در حالی که چنین نیست. به هر حال چیزی که سینما دنبال می‌کرد، در بهترین شکل خودش، با مونتاژ متولد شد. نماهایی در کنار هم قرار گرفتند که همانند واژه‌ها در ادبیات، کاملا مجزا بودند. واژه‌ها می‌توانند معانی ثالثی را بوجود آورند. در مورد مونتاژ هم این اتفاق افتاد و از تدوین پلان‌های مجزا، کاری صورت گرفت که امکان دسترسی با استعاره، کنایه و ایهام را در سینما فراهم کرد. 
فلاش بک رویدادهای شاهنامه در قالب کلام
این پژوهشگر در ادامه سخنانش گفت: چیزی که در سینما مهم است، رابطه عالی میان وقایع است. چنین کاری، توالی رویدادها را پیش می‌آورد. همچنان که کار به انتها می‌رسد، این تدوین است که به پشت سر هم چیدن وقایع کمک می‌کند. این را تدوین تداومی می‌نامند.
هاشمی خاطرنشان کرد: فردوسی هم منطق وقایع را بر هم نمی‌زند و فلاش بک‌ها را در دیالوگ‌ها بیان می‌کند، نه در روایت شاعر. مثل «داستان رستم و اسفندیار» که تنها هفده بیت آن رزم است و باقی آن رزم کلامی دو پهلوان است. هنگامی که در این داستان، رستم به اسفندیار می‌گوید :
«بکشتم به جنگ اندرون شاهشان/ تهی کردم آن نامور گاهشان؛ جهاندار کاووس کی بسته بود/ ز رنج و ز تیمار دل خسته بود؛ بیاوردم از بند کاووس را/ همان گیو و گودرز و هم طوس را؛ به ایران کشیدم ز هاماوران/ خود و شاه با لشکری بی کران»، فردوسی فلاش بک را در قالب کلام بیان می‌کند، بدون آن که روال منطقی سخن را بر هم بزند. 
وی افزود: فلاش فوروارد را نیز در آن بخش از داستان «رستم و اسفندیار» می‌توان دید که سیمرغ می‌خواهد راه برون‌رفت رستم را نشان بدهد. سیمرغ به رستم می‌گوید «بپرهیزی از وی نباشد شگفت/ مرا از خود اندازه باید گرفت؛ که آن جفت من مرغ با دستگاه/ به دستان و شمشیر کردش تباه؛ اگر با من اکنون تو پیمان کنی/ سر از جنگ جستن پشیمان کنی؛ پس آنگه یکی چاره سازم ترا/ به خورشید سر برفرازم ترا». این منطقی است که بدون بر هم ریختن منطق روایی اثر صورت می‌گیرد. در واقع فردوسی با فلاش‌بک سینمایی چنین کاری را انجام می‌دهد. 

پنجمین کنگره جهانی بزرگداشت فردوسی در کنسرت هاوس برلین

پنجمین کنگره جهانی بزرگداشت فردوسی به مناسبت هزاره جهانی شاهنامه در مرکز فرهنگی کنسرت هاوس شهر برلین آلمان با حضور شاهنامه‌پژوهان و ایرانیان مقیم اروپا در دو بخش پژوهش و هنری برپا شد. 

یاسر موحدفرد دبیر کل بنیاد فردوسی به خبرنگار «ایبنا» گفت: در بخش پژوهشی این کنگره جهانی، شاهنامه‌پژوهان برجسته‌ای همچون پروفسور «اولیریش مرتسولف» استاد ارشد ایران‌شناسی دانشگاه گوتینگن آلمان، پروفسور روشن رحمانف استاد زبان و ادب فارسی دانشگاه دوشنبه تاجیکستان، دکتر بیژن غیبی تاریخ‌پژوه ایرانی مقیم شهر بیلفیلد آلمان و همچنین از اعضای هیأت امنای بنیاد فردوسی، دکتر فریدون جنیدی رئیس بنیاد نیشابور، پروفسور ناصر کنعانی استاد دانشگاه برلین و دکتر محمدحسین توسی‌وند رئیس بنیاد فردوسی شرکت داشتند.
وی افزود: در بخش پژوهشی کنگره جهانی بزرگداشت فردوسی، شاهنامه‌پژوهان و فردوسی‌شناسان درباره «شاهنامه بازنمای تاریخ و فرهنگ 10 هزار ساله ایرانیان و اثرگذاری شگرف شاهنامه در فرهنگ و هنر جهانی» به سخنرانی پرداختند و دیدگاه‌های خود را در این زمینه بیان کردند.
موحدفرد خاطرنشان کرد: نقالی و شاهنامه‌خوانی مرجان صادقی‌نائینی و اجرای کنسرت موسیقی محلی ایرانی پایان‌بخش پنجمین کنگره جهانی بزرگداشت فردوسی در آلمان بود و در بخش جنبی کنگره، رونمایی آثار کلاژ پارچه‌های رنگین و نقاشی مینیاتور گل‌بهار حیاتی با موضوع تصویرسازی آرامگاه و چهره‌های ادبی ایران از جمله حکیم ابوالقاسم فردوسی در تالار سرای شهر برلین به نمایش گذاشته شد.
وی افزود: در حاشیه برپایی پنجمین کنگره جهانی بزرگداشت فردوسی مدیران ارشد بنیاد فردوسی مذاکره‌های رسمی را با مسوولان فرهنگی در کشور آلمان داشتند که بنابر تفاهم موزه هنرهای اسلامی برلین (پرگامون) با رایزنی فرهنگی ایران در آلمان بنیاد فردوسی اعلام آمادگی کرد تا در برپایی ویژه برنامه‌های جهانی بزرگداشت هزاره پایان سرایش شاهنامه با کشور آلمان همکاری کند.
دبیر کل بنیاد فردوسی گفت: با توجه به ثبت جهانی هزاره شاهنامه به پیشنهاد بنیاد فردوسی در فهرست رویدادهای فرهنگی، علمی، هنری یونسکو در سال‌های 2010 تا 2011 میلادی موزه پرگامون آلمان اقدام به برپایی نمایشگاه اختصاصی شاهنامه در تاریخ 18 آذر تا 24 اسفند سال جاری برابر با 9 دسامبر 2010 تا 19 مارس 2011 میلادی خواهد کرد همچنین برای رونمایی از نسخه‌های خطی شاهنامه‌های کهن موجود در کشورهای آلمان و ایران اقدام می‌کند.
موحدفرد یادآور شد: در موزه پرگامون برپایی جشن هزاره شاهنامه و جشن جهانی نوروز از 25 اسفند 89 تا یکم فروردین 1390 برابر با 16 تا 21 مارس 2011 میلادی با حضور نمایندگان و شاهنامه‌پژوهان کشورهای گوناگون جهانی بازگشایی خواهد شد.
دبیرکل بنیاد فردوسی گفت: بنیاد فردوسی در پی مذاکره‌های رسمی اعلام آمادگی کرده تا با رایزنی فرهنگی ایران در آلمان و موزه پرگامون برای برگزاری همایش‌های علمی پژوهشی و برپایی برنامه‌های فرهنگی از جمله اجرای کنسرت، موسیقی، نقاشی، شاهنامه‌خوانی و نمایش نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای، مینیاتور، خطاطی، معرق و دیگر هنرهای ایرانی، نگار گذر نگاره‌های شاهنامه و نمایشگاه کالاهای فرهنگی شاهنامه‌ای اقدام کند.
وی افزود: برپایی جشن جهانی هزاره شاهنامه و نوروز مشترک در حاشیه نمایشگاه اختصاصی شاهنامه در موزه پرگامون برپا می‌شود. موزه پرگامون به عنوان بزرگترین مجموعه هنر اسلامی در آلمان و برترین مجموعه آثار معماری اسلامی و نسخه‌های خطی در اروپا به‌شمار می‌رود که در سال 2009 میلادی بیش از 550 هزار نفر گردشگر از این دیرینکده بازدید داشته‌اند.
دبیرکل بنیاد فردوسی خاطرنشان کرد: شیفتگی مراکز فرهنگی در آلمان به شاهنامه آن‌چنان است که موزه آقاخان در شهر برلین همزمان با سال جهانی هزاره جهانی شاهنامه بخش ویژه‌ای را به نمایش نسخه‌هایی از شاهنامه‌های ایران اختصاص داده و با تبلیغ گسترده در پایتخت آلمان گردشگران را به بازدید از این مجموعه فراخوانده است.

دختران خراسانی

                                              دختران خراسانی

دختر ایرانی از دخترای دنیا سره                       به نجابتم تکه،قشنگ و شوخه، محشره

دخترای خراسانی خوشگل و ماهن بُخدا            سبزه و با نمکم میونشا زیاد دَرَه

دختر نشابوری سر تا پا کوت نمکه                    چون که معدن نمک توی نشابوره یَرَه

دختر اسفراین چارقدی دور سر دَرَه                   دورشم سکه­های سیم  و  زره

دختر سِبزواری مال کویره،منتها                        تو نمک غلتیده، اما با عسل برابره

دختر جامی مبنده دسمالی دور سرش             پوشت لب خالی دره اوساختی با نمک تره

دختر سرخسی،مال مرزه و چابک­سُوار              یکه­­تاز و تو صحرا مثل یک شیر نره

دخترفریمونی سرحال و چاق و تپله                   مثل قندای  فریمون شیرین و گل شکره

دخترکلاتی کوهستانیه و مثل غزال                   نسل نادره زودی به یاد آدم می یره

دختر تربتی چون کبک خرامون ممنه                 ناز دره اما کلامش با شکر برابره

دختر کاشمری مثل کیشمشا،تیفی یاش          شیرین و خوش حرکاته،نازشم که بیشتره

دخترگناباد و قاین و فردوس و طبس                  بوی زعفرون مده عطر دماغ پروره

دختر چابک،ناز خاک بیرجنده بُگو                     نفسش گرمه اما مثل نسیم سحره

دختر قوچانی و شیروان و خاک درگز               چون می دوساله­ای،چشماشا مستی آوره

دختر سرخ و سفید ماه بجنورده، نگو               سیب سرخه یا هلو، یا عطر بوی گل­پره

اما دختر مِشدی مثل گل بهاریه                      چپ نگاهش نِکِنی،که مایه صد خطره

اگه با چارقدی اشماق کنه روشه چی مشه      زُهریه،مریخه،شمسه، یا که قرص قمره

میون جمعی اگه صورتشه نشون بده               خدا حفظش کنه چون زیادی مد نظره

به امور خانه­داری فرز و باهوش و زرنگ              با سلیقه و تمیز،سر تا پا ذوق و هنره

تو گلستونی اگر که راه بره قدم زنون                بین یاس و نسترن یک گلی یه که نوبره

خدا از حلالی قسمت تا کنه تا بدنن                 بوسه­هاشم بُخدا شکره و قندتره

                                                             (اصغر میرخدیوی؛نمک و نمکدان؛6-۱95 )

--------------------------------------------------------------------------------------------------------

 کوت نمک:گلوله نمک/پوشت: پشت/اوساختی:آنگونه/تیفی:طایفی(کشمش درشت کاشمری)

اشماق کردن:گرفتن رو از شرم به گونه­ای که تنها چشمان و اندکی از چهره نمایان باشد. البته این سنت امروز کاملا وارونه شده است.!!!(م.ر)