نشست نقد و بررسی کتاب "ابر میبارید و باران نه" عصر روز یک شنبه با حضور عبدالعلی دستغیب، کامران پارسی نژاد و محمود اسعدی در تالار اجتماعات سرای اهل قلم برگزار شد. به گزارش مهر،عبدالعلی دستغیب منتقد ادبی در ابتدای این نشست گفت: ما ادبیات در خور توجهی داریم . من همه آثار کلاسیک اروپا را خواندهام و با یقین میگویم که هیچ کدام از تراژدی های بزرگ دنیا به پای شاهنامه فردوسی نمیرسد. فردوسی از بزرگ ترین درام نویسان جهان است. اما همین اواخر تصحیح ارزشمند دکتر جلال خالقی مطلق را مطالعه کردم و دیدم ایشان در مقدمه این تصحیح نوشته است فردوسی درام نویس نبود بلکه حماسه سرا بود. او فکر میکند اگر بگوید شاهنامه شعر حماسی نیست از ارزش های شاهنامه چیزی کم میشود. فردوسی در درجه اول درام نویس است، یعنی انسان ها را با همه ی کردارها و همه منویاتش در شاهنامه معرفی میکند.دستغیب در ادامه تصریح کرد: در طرف دیگر سعدی را داریم که اعجوبه است و زبان فارسی را به شیوایی در آثارش به کار میبرد. اما او تغزلی شعر میسراید چرا که استعداد خود را در این کار میبیند یا حافظ در غزل سرایی استعدادی شگفت انگیز دارد. مجموعه "داستان ابر میبارید و باران نه" نیز نشاندهنده طبع تغزلی اسعدی است. من معتقدم ایشان باید داستان تغزلی بنویسد چرا که درباره جنگ داستان نوشتن یک نوع قساوت قلب میخواهد که این ویژگی در اسعدی وجود ندارد. این منتقد ادبی عنوان کرد: من چندی پیش کتابی خواندم با عنوان "دا". این کتاب که درباره جنگ خرمشهر نوشته شده کتاب موفقی است. من زمانی که این کتاب را میخواندم از صحنههایی که در آن روایت شده بود میترسیدم چرا که صحنه جنگ را به خوبی به ذهن مخاطب القا میکرد اما داستان های اسعدی درباره جنگ تغزلی است و این احساس به مخاطب دست نمیدهد.وی سپس به فرم داستان های این مجموعه پرداخت و اظهار داشت: در کل این مجموعه داستان تنها دو داستان وجود دارد که از نظر فرم تازه است و بقیه داستان ها فرم تازهای ندارد. البته من فکر میکنم بیشتر داستان هایی که در ایران درباره جنگ نوشته میشود، فرم تازهای ندارد. تقریبا با اطمینان می توانم بگویم فرم بیشتر داستان هایی که درباره جنگ در کشور ما نوشته شده، تقلیدی از فرم رمان "جنگ و صلح" نوشته لئون تولستوی بوده است.دستغیب ادامه داد: البته فقدان فرم تازه منحصر به این حوزه نمیشود، اصلا ادبیات معاصر ما حتی در قلههایش متعلق به قرن 18 است و ما دو قرن از ادبیات جهان عقبتر هستیم. حتی خیلی از داستان ها و شعرهایی که در طول چند سال منتشر میشود ادبیات نیست، به اعتقاد من کسی میتواند مثل حافظ و سعدی و دیگر شاعران برجسته شعر بگوید که تا مغز استخوان سوخته باشد.این منتقد در پایان درباره نثر و ویژگی های دیگر مجموعه داستان اسعدی یادآور شد: داستان های این مجموعه جمع و جور و روان است و در لایههای زیرین قصهها محیط قبیلهای حاکم است .در مجموع من یکی از معیارهای داستان خوب را این میدانم که زود به فیلم تبدیل شود و به نظرم داستان های این مجموعه از این قابلیت برخوردار است.کامران پارسی نژاد منتقد ادبی و دیگر سخنران این نشست گفت: زمانی که این مجموعه داستان را خواندم هم زمان دچار دو حالت شعف و اندوه شدم. شعف از این بابت که داستان های اسعدی پس از گذشت سال ها از نوشتن آنها هنوز از نظر ساختار، سبک، موضوع ، فضاسازی و تعلیق داستانی و همین طور از نظر نثر قوت و پایداری دارد و احساس اندوه نیز به این علت که احساس میکنم دکتر اسعدی به دلیل مشغلههای فراوان کاری یک مقداری به خود خیانت کرد و با این که توانمندی های ایشان فراتر از این مجموعه داستان است، اما در حوزه ادبیات داستانی کم کاری کرده است.این منتقد سپس گفت: اولین اصل در خواندن یک کتاب، اصل لذت بردن از داستان است. خیلی مواقع مخاطب با بدبختی، مشقت و عرق ریزان روح بعضی از آثار را میخواند که نه جذابیت و نه ساختار درستی دارد. اما یکی از دلایل این که طرفدار پر و پا قرص داستان های اسعدی شدم، جذابیت آن بود، که این ویژگی برمیگردد به نثر داستان و حوادثی که در داستان روایت میشود.
وی سپس با بررسی پیشینه و ویژگی های ادبیات دفاع مقدس در ایران تصریح کرد: برخی از داستان ها در زمانی خلق شده است که شاهد تولید انبوه داستان در زمینه دفاع مقدس بودیم. در این زمان مهم ترین هدف از خلق ادبیات پیشبرد اهداف ما در جنگ بود اما این نوع تولید آثار به ادبیات دفاع مقدس لطمه بسیاری زد و همین نگاه موجب شد تا بیشتر آثاری که نوشته میشد سفارشنویسی، شعار گونه و تصنعی باشد.
این منتقد ادبی در واکنش به این اعتقاد دستغیب که معتقد بود اسعدی باید داستان های تغزلی بنویسد، تصریح کرد: ما نباید ادبیات جنگ را تنها از جنبه خشونتآمیز آن در نظر بگیریم، نگاه دیگری هم به این حوزه وجود دارد که آن نگاه انسانی، برادرانه و عاشقانه است و داستان های اسعدی هم از همین نوع نگاه است. دغدغه اسعدی در این کتاب انسان است، داستان ها بهانهای برای نشان دادن ماهیت اخلاقی انسان ها و مفهوم عشق است.محمود اسعدی نویسنده مجموعه داستان "ابر میبارید و باران نه" نیز در این مراسم گفت: آن زمان که در اوایل دهه 60 در موسسه کیهان در خدمت استاد دستغیب بودیم، نخستین گروهی که در حوزه انتشار ادبیات دفاع مقدس فعالیت میکرد، گروه ما بود. ما قبل از تاسیس دفتر ادبیات مقاومت حوزه هنری، موسسهای راه انداختیم و در آن زمان ادبیات داستانی با موضوع دفاع مقدس منتشرمیکردیم.وی افزود: ما در آن دوران بدون آن که اسامی نویسندگان برای ما مهم باشد، بسیاری از آثار را منتشر میکردیم. برخی از داستان های این مجموعه را مثل "واگویه" در چنین فضایی نوشتم و این داستان ها در نشریه های مختلفی منتشر شد. بعدها دوستان پیشنهاد کردند این داستان ها را یک جا در کتابی منتشر کنم. من نیز این داستان ها را بدون هیچ تغییری برای چاپ آماده و منتشر کردم.
سلام [گل]
دست مریزاد و خداقوت ....
ما در http://7khatha.com هستیم. حتما سر بزنین. امکانات جالبی داره. چت روم صوتی تصویری قوی و انجمن هم داره . هر یوزر میتونه صفحه شخصی (شبیه به 360 ) داشته باشه و کلی امکانات دیگه که ارزش امتحان کردن رو داره دوست من.
[گل] به امید دیدار [گل]