پـــــــور تــــــوس

سال ۱۳۸۸،سال فردوسی بزرگ

پـــــــور تــــــوس

سال ۱۳۸۸،سال فردوسی بزرگ

نامگذاری سال 2009 به نام فردوسی

پیشنهاد ایران به یونسکو
نامگذاری سال 2009 به نام فردوسی
جام جم آنلاین: پس از ماه ها تلاش برای تدوین سندی مستدل درباره گذشت هزار سال از اتمام سرایش شاهنامه، دبیرکل بنیاد فردوسی از ارائه پیشنهاد رسمی ایران به یونسکو مبنی بر نامگذاری سال 2009 میلادی به نام خالق شاهنامه طی دو روز آینده خبر داد.
 یاسر موحدفر دبیرکل بنیاد فردوسی در گفتگو با مهر، از ارائه قریب الوقوع پیشنهاد رسمی و مستدل ایران به یونسکو در خصوص نامگذاری سال 2009 میلادی به نام "حکیم ابوالقاسم فردوسی" خبر داد.

وی با اشاره به آغاز به کار "کنگره بزرگداشت حکیم توس" تا ساعاتی دیگر، افزود: از امروز و به مناسبت بزرگداشت خالق شاهنامه، سومین کنگره "پاژ" با حضور بسیاری از شخصیتهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، نویسندگان، شاعران و چهره های فرهنگی و فردوسی شناسان از کشورهای مختلف آغاز می شود و در کنار این کنگره نیز، از ساعاتی پیش جشنواره ای در ستایش حکیم توس در مجتمع فرهنگی هنری و سیاحتی شهید باهنر تهران برپا شده است که در آن تندیس اساطیر شاهنامه به نمایش درخواهد آمد و یک نمایشگاه نقاشی نیز برپا خواهد بود. ضمن اینکه کارگاه های مختلف نقاشی، کتاب، تولیدات فرهنگی، شاهنامه خوانی برای خانواده ها دایر خواهد بود.

دبیرکل بنیاد فردوسی در ادامه با اشاره به نشستی تخصصی که در خلال برنامه های کنگره پاژ برگزار می شود، گفت: در این نشست استادان شاهنامه پژوه و مسئولین فرهنگی ایران، افغانستان و تاجیکستان، نماینده فرهنگی کمیسیون ملی یونسکو در ایران و دیگر شخصیتهای فرهنگی حضور می یابند. هدف از این نشست که از ساعت 17.30 تا 20 امروز (25 اردیبهشت) در تالار آبی کاخ نیاوران برگزار می شود، ارائه پیشنهاد ایران برای نامگذاری سال 2009 میلادی به نام فردوسی است و در این جلسه این پیشنهاد به صورت رسمی به نماینده یونسکو تقدیم می شود.

موحدفر اضافه کرد: در این نشست دکتر فریدون جنیدی - رئیس هیئت امنای بنیاد فردوسی - مستندات تاریخی در خصوص اتمام هزاره سرایش فردوسی در سال 1388 (برابر با سال 2009 میلادی) را ارائه و پیشنهاد رسمی بنیاد و کشور جمهوری اسلامی ایران را به فاطمه فراهانی نماینده یونسکو تقدیم می کند.

وی با ابراز امیدواری نسبت به نامگذاری سال 2009 به نام فردوسی از سوی یونسکو، گفت: این پیشنهاد از سوی بنیاد فردوسی و با تلاشهای فراوان فریدون جنیدی به ثمر نشسته است و با توجه به مذاکرات قبلی با مسئولان فرهنگی یونسکو و دیدارهای دبیرکل هیئت امنای بنیاد با این مسئولان، نسبت به جلب نظر یونسکو در این خصوص بسیار امیدواریم. ضمن اینکه یونسکو اسامی 60 نفر از مفاخر جهانی را در فهرستی قرار داده و آنها را برای نامیدن سالهای مختلف در دست بررسی دارد که دو تن از آنها مولوی و رودکی بودند که سال گذشته و سال جاری به نام آنها بود و هست.

به گفته دبیرکل بنیاد فردوسی، محمدحسین صفار هرندی (وزیر ارشاد)، اسفندیار رحیم مشایی (معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری)، محمدباقر قالیباف (شهردار تهران)، جواد شمقدری (مشاور هنری رئیس جمهور)، حسن حبیبی (رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی)، میرحسین موسوی (رئیس فرهنگستان هنر)، بهمن نامورمطلق (دبیر فرهنگستان هنر)، منصور واعظی (دبیر شورای فرهنگ عمومی)، احمد احمدی (رئیس انتشارات سمت)، احمد مسجدجامعی (رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران)، علی اصغر شعردوست (دبیر شورای عالی ایرانیان خارج از کشور)، سعید بابایی (رئیس سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی)، سعید پورعلی (معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی)، حسن انوشه (رئیس دانشنامه ادب فارسی)، هاشمی (مدیرکل همکاری های فرهنگی هنری سازمان فرهنگ و ارتباطات)، محمد رجبی (رئیس موسسه فرهنگی اکو)، فرامرز تمنا (مدیر امور فرهنگی افغانستان در موسسه فرهنگی اکو)، شهاب الدین شجاع (استاد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران)، همدم (وزیر اسبق فرهنگ تاجیکستان)، محمدعلی اسلامی ندوشن (رئیس ایرانسرای فردوسی)، ایرج حسابی (رئیس بنیاد پروفسور حسابی)، قدمعلی سرامی و محمدحسین طوسی وند (اعضای هیئت امنای بنیاد فردوسی) و تنی چند از معاونان سازمان میراث فرهنگی، شهرداری تهران و جهاد دانشگاهی از دعوت شدگان به این کنگره اند.

مشهدی‌ها آرامگاه فردوسی را گلباران کردند.

25 اردیبهشت همزمان با روز ملی حکیم توس‌
مشهدی‌ها آرامگاه فردوسی را گلباران کردند
مشهد - خبرنگار جام‌‌‌جم: رئیس اداره فرهنگی و ارتباطات سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان گفت: همزمان با روز ملی فردوسی، 25 اردیبهشت آرامگاه این شاعر حماسه سرا گلباران می‌شود.
محمدرضا پهلوان دیروز در جمع خبرنگاران با این اشاره که این روز مصادف با آغاز هفته میراث فرهنگی است، از اجرای نقالی شاهنامه، ورزش‌های باستانی و موسیقی مقامی در مشهد خبر داد و گفت: قرائت شعر توسط دانشجویان افغان و تاجیک، سخنرانی، تقدیر از خادمان میراث فرهنگی و بازدید از نمایشگاه‌های جنبی از جمله برنامه‌های بزرگداشت فردوسی است که در محل آرامگاه او برگزار خواهد شد.
مسوول ستاد بزرگداشت هفته میراث فرهنگی خراسان رضوی یادآور شد: در برگزاری روز ملی فردوسی، دانشگاه فردوسی مشهد، فرهنگسرای فردوسی و شهرداری مشهد نیز با تدارک برنامه‌هایی مشارکت دارند.
پهلوان خاطرنشان کرد: در هفته میراث فرهنگی در خراسان ضمن نواخته شدن زنگ میراث فرهنگی در مدارس استان، برگزاری نمایشگاه‌های مختلف، مسابقات، افتتاح پروژه‌های میراث فرهنگی و جشنواره ملی صنایع دستی، سوغات و غذاهای سنتی در گناباد از جمله برنامه‌ها خواهد بود.

به گفته وی همزمان با روزهای فردوسی و خیام (25 و 28 اردیبهشت)‌ بازدید از موزه‌های استان رایگان است.

دکتر ریاحی به خاک سپرده شد

پیکر «محمد امین ریاحی» شاهنامه‌پژوه، استاد زبان و ادبیات پارسی و از شاگردان ملک‌الشعرای بهار و بدیع‌الزمان فروزان‌فر که 25اردیبهشت در بیمارستان ایرانمهر تهران درگذشته بود،امروز یکشنبه از برابر بیمارستان تشییع و به خاک سپرده شد. 

علی دهباشی مدیر نشریه بخارا در گفت‌و‌گو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) با بیان این مطلب افزود: وی در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران موفق به دریافت درجه دکتری شد و از شاگردان ملک‌الشعرای بهار و بدیع‌الزمان فروزان‌فر بود که رساله دکتری خود را زیر نظر فروزان‌فر به تصحیح متن بسیار دشوار «مرصاد ‌العباد» گذراند.
وی ادامه داد: مرحوم ریاحی در زمینه‌های مختلف از جمله شاهنامه به پژوهش پرداخت و بیش از نیم قرن از زندگی‌اش به تحقیق و پژوهش درباره فردوسی و شاهنامه اختصاص یافت.
دهباشی یادآور شد: ریاحی که مولف آثار بسیاری درباره ادبیات کلاسیک است در دهه 50 بنیاد شاهنامه را تاسیس کرد و شخصیت‌هایی همچون «احمد تفضلی»، «مجتبی مینویی» و «علی رواقی» در آن بنیاد به شاهنامه پژوهی پرداختند.
وی درباره کتاب‌های این استاد ادبیات اظهار داشت: «سرچشمه‌های فردوسی شناسی»، «مونوگرافی خوی» کتابی 800 صفحه‌ای درباره تاریخ و جغرافیای شهرستان خوی، «زبان و ادبیات فارسی در قلمرو عثمانی»، «گلگشت در شعر و اندیشه حافظ» و «کسایی مروزی- زندگی و اندیشه و شعر او» از جمله کتاب‌های او بودند.
مدیر نشریه بخارا توضیح داد: ریاحی بالغ بر 200 مقاله در شرح دشواری‌های شاهنامه و بازخوانی داستان‌های شاهنامه تالیف کرد. از سوی دیگر فعالیت‌های او در زمینه تدوین و تبیین کتاب‌های درسی در دهه 30 و 40 بسیار ارزشمند است. 
 «تصحیح رتبت الحیات» و کتاب «سفارتخانه‌های ایران»از جمله دیگر آثار وی بودند.

دکتر محمد امین ریاحی در زمینه شاهنامه‌پژوهی و تصحیح متون چهره‌ای یگانه بود و پژوهش وی در زمینه مرقد شمس، مرشد مولانا جلال‌الدین بلخی از جمله کارهای ماندگاری وی به شمار می‌رود که در کتاب تاریخ خوی‌ تالیف وی آمده است.

استاد فریدون جنیدی در رسانه

سرانجام پس از سه دهه تاخت و تاز ددمنشانه ی بنیادگرایان به اصطلاح اسلامی به فرهنگ مایه ور ایرانی و کوشش در راستای جایگزین نمودن نمادهای فرهنگ ایرانی با نمادهای تازی-برنامه ای که در دو دهه پیشین دنبال شد و به شکست انجامید و نتیجه ای جز پرورش نسلی بی هویت نداشت- و پس یک دهه تلاش برای سرگرم کردن نسل های جوان بافوتبال(لالیگا،بودنس لیگا،سری آ،جزیره،چمپیون لیگ، نود و ....) و مجوعه های کره ای(یانگوم جان و جومونگ،امپراتور دریاها و ....) و در شرایطی که جوانان ما امروز با افسانه های کره ای و شخصیت های و استوره های آنان بیشتر آشنایند تا با آرش و سهراب و سیاووش و اسفندیار و .... )وآنفیلد، سن سیرو،جوزپه مئاتسا،سانتیاگو برنابئو ،نئو کمپ و... با پوست و گوشت هر کودک دبستانی ایران عجین شده است. و واژگانی چون "مرو و توس و بلخ و بخارا" واژه های بیگانه و نا آشنا برای آنان تلقی می شود. در روزگاری که سدها و هزارها برنامه در شناخت بازیکنان فوتبال از رسانه ی به اصطلاح ملی!!! پخش می شود. شامگاه دیروز- با شگفتی بسیار- و به ناگه در برنامه ی "دو قدم مانده به صبح" از شبکه ی  چهار،چشمانمان به جمال استاد جنیدی روشن شد. در حالی که باید با برادرم بر سر تماشای فوتبال "سویا- اوساسونا" از شبکه سه و با خواهرم بر سر تماشای سریال کره ای "متشکرم" از شبکه ی استانی خراسان، می ستیزیدم. هر چند که با توسل به "قوه ی قهریه" توانستم،15دقیقه از گفتگوی استاد را بشنوم. اگر چه این برنامه با زمان هرچند کوتاه خود،کورسوی ایدی در نزد دوستداران ایران بود. ولی با مشاهده ی این کنونه(دعوا بر سر تماشای فوتبال و سریال کره ای با برادر و خواهرم)، از خود پرسیدم آیا باز هم امیدی برای آشتی دادن این نسل های بی هویتِ رشدیافته با مبانی سکولاریزم(در مدارس اسلامی!!!)و پرورش یافته در مکتب "تِسو جان و بانو هِن و عادل فردوسی پور" با فرهنگ ایرانی- اسلامی، هست و یا کار از کار گذشته است.    

نگاهی به زندگی حماسه سرای بلند آوازه ایران، فردوسی نامدار

مشهد - به مناسبت تجلیل و یادبود حکیم ابوالقاسم فردوسی، 25 اردیبهشت ماه به نام روز بزرگداشت وی نام گذاری شده است ، شاعری که نقش و جایگاه رفیع وی در زنده ماندن زبان فارسی بر کسی پوشیده نیست .  
حکیم ابوالقاسم حسن بن علی توسی معروف به فردوسی حدود سال 319 تا حدود 397 هجری خورشیدی در ناحیه توس خراسان به دنیا آمد و همانجا درگذشت و به خاک سپرده شد.
او شاعر حماسه‌سرای ایرانی و سراینده معروف ترین اثر حماسی پارسی و طولانی‌ترین منظومه به زبان پارسی تا زمان خود بود و به همین دلیل نیز او را از بزرگ‌ترین شاعران پارسی‌گو دانسته‌اند.
بنا به نظر پژوهشگران امروزی، فردوسی در حدود سال 319 هجری خورشیدی (329 ه.ق./940 میلادی) در روستای پاز در ناحیه توس خراسان متولد شد.
استدلالی که منجر به استنباط سال 319 شده‌ است شعر زیر است که پژوهشگران بیت آخر را اشاره به قدرت رسیدن سلطان محمود غزنوی در سال 375 شمسی می‌دانند:
بدانگه که بُد سال پنجاه و هشت        نوان‌تر شدم چون جوانی گذشت
فریدون بیدار دل زنده شد                  زمین و زمان پیش او بنده شد
و از این که فردوسی در سال 375، پنجاه و هشت ساله بوده‌ است، نتیجه می‌گیرند او در حدود سال 319 به دنیا آمده ‌است.
آرامگاه فردوسی در توس خراسان در نزدیکی مشهد قرار دارد و هر ساله میزبان شمار زیادی از گردشگران داخلی و خارجی و علاقمندان به فرهنگ و تاریخ کهن است.
نظامی عروضی، که اولین فردی است که درباره زندگی فردوسی مطلب نوشته‌ است، تولد فردوسی را در ده «باز» ( پاز ) نوشته که معرب کلمه «پاژ» است؛ اما منابع جدیدتر به روستاهای «شاداب» و «رزان» نیز اشاره کرده‌اند که محققان امروزی این ادعاها را قابل اعتنا نمی‌دانند.
روستای پاز امروزه در 15 کیلومتری شمال مشهد در استان خراسان واقع شده است.
کودکی و تحصیل
........................
پدر فردوسی دهقان بود که در آن زمان به معنی ایرانی‌تبار و نیز به معنی صاحب ده بود.از این می‌توان نتیجه گرفت که وی زندگی نسبتاً مرفهی داشت و به عبارتی خانواده فردوسی احتمالاً در کودکی مشکل مالی نداشت و وی نیز تحصیلات مناسبی کرد.
بر اساس شواهد موجود از شاهنامه می‌توان نتیجه گرفت که او جدا از زبان فارسی دری به زبان‌های عربی و پهلوی نیز آشنا بود و به نظر می‌رسد که فردوسی با فلسفه یونانی نیز آشنایی داشت.
جوانی و شاعری
......................
کودکی و جوانی فردوسی در دوران سامانیان بود،که از حامیان مهم ادبیات فارسی محسوب می شدند.
با وجود این که سرودن شاهنامه را بر اساس شاهنامه ابومنصوری از حدود چهل سالگی حکیم ابوالقاسم فردوسی می‌دانند، با توجه به توانایی وی در شعر فارسی نتیجه گرفته‌اند که در دوران جوانی نیز شعر می‌گفت و احتمالاً سرودن بخش‌هایی از شاهنامه را در همان زمان و بر اساس داستان‌های اساطیری کهنی که در ادبیات شفاهی مردم وجود داشت ، شروع کرد.
این حدس می‌تواند یکی از دلایل تفاوت‌های زیاد نسخه‌های خطی شاهنامه باشد، به این شکل که نسخه‌هایی قدیمی‌تری از این داستان‌های مستقل منبع کاتبان شده باشد.
از جمله داستان‌هایی که حدس می‌زنند در دوران جوانی وی گفته شده باشد داستان‌های " بیژن و منیژه "، "رستم و اسفندیار"، "رستم و سهراب"، داستان "اکوان دیو"، و داستان "سیاوش" است.
سرودن شاهنامه
......................
شاهنامه فردوسی مهم ترین اثر فردوسی و یکی از بزرگ ترین آثار ادبیات کهن فارسی است، فردوسی برای سرودن این کتاب در حدود پانزده سال بر اساس شاهنامه? ابومنصوری کار کرد، و آن را در سال 372 شمسی پایان داد.
از آنجا که فردوسی به قول خودش هیچ پادشاهی را سزاوار هدیه کردن کتابش ندید («ندیدم کسی کش سزاوار بود»)، مدتی آن را مخفی نگه داشت و در این مدت بخش‌های دیگری نیز به به شاهنامه افزود.
پس از حدود ده سال (در حدود سال 382 هجری شمسی در سن شصت و پنج سالگی) فردوسی که فقیر شده بود و فرزندش را نیز از دست داده بود، تصمیم گرفت که کتابش را به سلطان محمود غزنوی تقدیم کند؛ از این رو تدوین جدیدی از شاهنامه را شروع کرد و اشاره ‌هایی را که به حامیان و دوستان سابقش شده بود، با وصف و مدح سلطان محمود و اطرافیانش جایگزین کرد.
تدوین دوم در سال 388 هجری شمسی پایان یافت که بین پنجاه تا شصت هزار بیت داشت؛ فردوسی آن را در شش یا هفت جلد برای سلطان محمود فرستاد.
به گفته خود فردوسی ، سلطان محمود به شاهنامه نگاه هم نکرد و پاداشی را که مورد انتظار فردوسی بود برایش نفرستاد. از این واقعه تا پایان عمر، فردوسی بخش‌های دیگری نیز به شاهنامه اضافه کرد که بیشتر به اظهار ناامیدی و امید به بخشش بعضی از اطرافیان سلطان محمود از جمله «سالار شاه» اختصاص دارد.
آخرین اشاره فردوسی به سن خود یکی به حدود هشتاد سال است ،«کنون عمر نزدیک هشتاد شد / امیدم به یک باره بر باد شد»، و یکی به هفتاد و شش سال ،«کنون سالم آمد به هفتاد و شش / غنوده همه چشم میشار فش».
شاهنامه، چه از حیث حفظ روایات کهن ملی و چه نگهبانی زبان فارسی دری گرانبها ترین متن تاریخ زبان فارسی است و آن را قرآن عجم نام نهاده اند.
شاهنامه هست بی اغراق قران عجم      رتبه ی دانای طوسی رتبه ی پیغمبری
(ملک الشعرای بهار)
جامی نیز در بهارستان سخن طغرل احراری را تکرار کرد؛ طغرل احراری، فردوسی را به عنوان یکی از سه پیامبر شعر فارسی نام برده و گفته است:
در شـعر سـه تن پیمبرانند            قولی است که جملگی بر آنند
فردوسی و انوری و سعدی            هـرچـنـد کـه لا نـبـیُّ بـعـدی
به رغم اینکه شاهنامه در زمان خود نیز اثری گرانمایه بود اما مورد توجه محمود غزنوی قرار نگرفت و چنین شد که فردوسی از سلطان محمود گلایه کرد:
به سی سال بردم، به شهنامه رنج               که تا شاه بخشد مرا تاج و گنج
به جـز خـون دل هـیـچ چـیـزم نــداد                 نـشـد حـاصـل من از او غیر باد
اگـر شــــاه را شـــــاه بـــودی پــدر                  بـه سـر بـر نـهـادی مرا تاج زر
اگــــر مـــادر شــــــاه بـــانــو بـدی                   مـرا سـیـم و زر تـا به زانو بدی
چـــو انـــدر تــبــارش بـزرگــی نبود                  نیارسـت نـام بـزرگـان شـنـود
و به این ترتیب به غلامزاده و بی اصل و نسب بودن محمود غزنوی، بنیانگذار سلطه ترک ها بر ایران، اشاره می کند، این شاعر بلند آوازه در نهایت نیز در سختی و تنگدستی حاصل 30 سال تلاش برای اعتلای ادب پارسی درگذشت و به گفته جامی:
برفت شوکت محمود و در زمانه نماند جز این فسانه که نشناخت قدر فردوسی

مرگ و آرامگاه
................
آرامگاه وی در مشهد قرار دارد و سنگ قبر وی اولین منبعی که به سال مرگ فردوسی اشاره کرده‌ است مقدمه بایسنغری است که آن را در سال 403 هجری شمسی آورد.
این مقدمه که امروز نامعتبر شناخته می‌شود به منبع دیگری اشاره نکرده‌است.
اکثر منابع همین تاریخ را از مقدمه بایسنغری نقل کرده‌اند، به جز تذکرة الشعراء (که آن هم بسیار نامعتبر است) که مرگ او را در 398شمسی آورده‌است.
پس از مرگ، جنازه فردوسی اجازه دفن در گورستان مسلمانان را نیافت و در باغ خود وی یا دخترش در توس دفن شد.
منابع مختلف علت دفن نشدن او در گورستان مسلمانان را به دلیل مخالفت یکی از دانشمندان متعصب توس (چهار مقاله نظامی عروضی) دانسته‌اند.
عطار نیشابوری در "اسرارنامه" این داستان را به شکل نماز نخواندن «شیخ اکابر، ابوالقاسم» بر جنازه? فردوسی آورده‌است و حمدالله مستوفی در مقدمه? "ظفرنامه" این شخص را "شیخ ابوالقاسم کُرّکانی" دانسته‌ که مریدان زیادی داشت.
در بعضی منابع دیگر نام این فرد «ابوالقاسم گرگانی» یا «جرجانی» نیز آمده‌است که احتمالاً مسخ نام کُرّکانی است.
از زمان دفن فردوسی آرامگاه او چندین بار ویران شد؛ در سال 1263 شمسی به دستور "میرزا عبدالوهاب خان شیرازی"، والی خراسان محل آرامگاه را تعیین کردند و ساختمانی آجری در آنجا ساختند.
پس از تخریب تدریجی این ساختمان، انجمن آثار ملی به اصرار رییس و نایب‌رییس یعنی محمدعلی فروغی و سید حسن تقی‌زاده متولی تجدید بنای آرامگاه فردوسی شد و با جمع‌آوری هزینه? این کار از مردم (بدون استفاده از بودجه دولتی) که از 1304 هجری شمسی شروع شد، آرامگاهی ساختند که در 1313 افتتاح شد.
این آرامگاه به علت نشست در 1343 مجدداً تخریب شد تا بازسازی شود که این کار در 1347 پایان یافت.
به هر روی فردوسی نزدیک به سی سال از بهترین ایام زندگی خویش را وقف شاهنامه کرد و بر سر این کار جوانی خود را به پیری رساند و به امید اتمام شاهنامه تمام ثروت و مکنت خود را اندک اندک از دست داد.
چه خوب است امروز همزمان با روز بزرگداشت او با هدف کسب معرفت چند بیتی از اشعار این شاعر شهیر را بخوانیم و یاد او را زنده نگاه داریم.ک/4