پـــــــور تــــــوس

سال ۱۳۸۸،سال فردوسی بزرگ

پـــــــور تــــــوس

سال ۱۳۸۸،سال فردوسی بزرگ

فارسی دری اصیل را از مشهدی ها بشنوید

گفت وگو اختصاصی بامهدی سیدی پژوهشگر و کارشناس در زمینه لهجه و گویش مشهدی
لهجه و گویش مشهدی یا به عبارت علمی تر فارسی مشهدی یکی از موثر ترین گویش ها در فارسی دری است چرا که خاستگاه فارسی دری و همچنین ادبیات اصیل فارسی این گویش و زبان زیباست.
لیکن در دهه‌های اخیر ، این گویش و لهجه‌ی زیبا چنان مورد بی مهری قرار گرفته که گزافه نیست بگوییم فارسی مشهدی رو به نابودی گزارده است.
بدیهی است که اضمحلال و مهجوریت این گویش زیبا و دلنشین دغدغه های بسیاری از شهروندان مشهدی ، اساتید ، پژوهشگران و صاحبنظران گشته از این رو پای سخن مهدی سیدی از اساتیدو پژوهشگران به نام در عرصه‌ی ادبیات و بالاخص گویش و لهجه‌ی مشهدی نشتیم وی که در جمع آوری لغات و اصطلاحات مشهدی پیشگام است در یک گفت و گوی دوستانه به بیان نظرات ، مستندات علمی و نتایج پژوهش های خود در خصوص گویش مشهدی پرداخت . آنچه در ادامه آمده است حاصل این گفت و گو است:
● استاد یک معرفی کوتاه از خود ارائه بفرمائید؟
مهدی سیدی پژوهشگر و کارشناس در زمینه لهجه و گویش مشهدی.
● استاد چرا لهجه و گویش مشهدی موضوع تحقیقات شما قرار گرفته ؟
در یک جمله چون خاستگاه ادبیات و زبان فارسی دری خراسان و توس سابق ، همان مشهد امروز است . به این خاطر شناخت ادبیات فارسی و گویش فارسی جدا از ادبیات خراسان و گویش مشهدی نخواهد بود.
● اما آنطور که به نظر می رسد شیراز یا به طور کلی فارس در این خصوص داعیه دارتر از خراسان و مشهد است .
وقتی صحبت از گویش اصیل فارسی دری است به طور مطلق خراسان و توس حرف اول و آخر را خواهد زد ، شاهنامه‌ی منصور اشعار رودکی و شاهنامه‌ی فردوسی تماما آثاری هستند که قبل از گلستان و بوستان سعدی و غزلیات حافظ خلق شده اند .
● توضیح بیشتری در این رابطه ارائه می کنید ؟
فارسی دری بعد از اسلام در ایران زبان رسمی ای بود که در درباره  ساسانیان که دایره‌ی حکمرانیشان تا نواحی مرکزی ایران بوده مورد استفاده قرار می گرفت ، اصلا عنوان دری از درباری گرفته شده یعنی زبانی که در دربار از آن استفاده می شد و کلیه‌ی مکاتبات اداری و رسمی به آن زبان صورت می‌گرفت و این درست در زمانی بود که به جز خراسان و نواحی ای از تاجیکستان امروزی در بقیه‌ی ایران که به عراق عجم معروف بود ، عرب ها سلطه داشتند و زبان رسمی عربی بود ، به نحوی که کلیه‌ی آثار مهم نگاشته شده در آن عصر و قبل از آن در این منطقه کلا به زبان عربی بود.
● یعنی مردم در عراق عجم به زبان فارسی تکلم نمی کردند؟
البته مردم در منازل و حوزه‌ی شخصی و روابط خانواداگی از زبان فارسی استفاده می‌کردند ، لیکن زبان فارسی ای که از ری به آن طرف یعنی عراق عجم مورد کاربرد بود ، زبان فارسی پهلوی بود که قبل از تسلط اسلام رواج داشت که با زبان فارسی دری که در دربار ساسانیان رایج بود ،  تفاوت داشت .
● قبل از سلطه‌ی ساسانیان به شرق کشور مردم چه نوع گویش داشتند؟
آنچه از اشعار پراکنده آن دوران به جای مانده حکایت از آن دارد که مردم در آن دوران فارسی دری را استفاده می‌کردند ، به عبارت بهتر این زبان بین مردم مرسوم بود ، اما رسمیت نداشت تا در دوره‌ی ساسانیان رسمیت یافت ، به عنوان نمونه ، شعری که کودکان بلخ برای یک سردار عرب می خواندند:
" از خطلان آمذ یه           تر و تباه آمذ یه "
یا نمونه شعری که از حنظله باد غیسی به جای مانده است:
آهوی بیابان چگونه زَوَ زا             چو ندارد یا ربی یار چگونه دَوَ زا
که معانی این اشعار هم اکنون نیز برای ما مفهوم است. البته این زبان هنوز زبان ادبیات نبود و به عنوان زبان محاوره ای کاربرد داشت تا اینکه در دوره‌ی ساسانی زبان رسمی و ادبیاتی نیز شد.
اولین کسی که دامن همت گمارد و این زبان را به ادبیات بدل ساخت رودکی ، پدر شعر فارسی بود ، اشعار رودکی امروز برای همه‌ی کسانی که فارسی دری را می شناسند مفهوم است و به طور خاص تر برای خراسانی ها که با لغات و اصطلاحات این زبان رشد یافته اند.

ادامه مطلب ...

وجه تسمیه توس

 
(برگرفته ازگزارش شناخت تابران,جلد اول, رجبعلی لباف خانیکی, محمودبختیاری شهری, محمود طغرایی, مجید لباف خانیکی, بهزاد نعمتی,پژوهشگاه میراث فرهنگی خراسان)

درباره ی نام توس, معنای آن وریشه ی کلمه تاکنون نظر دقیقی بیان نشده است. " بارتلمه " محقق آلمانی برای واژه ی tusa ریشه ی taos را احتمال داده است. این ریشه دارای دومعنی خالی, تهی وپوک ونیز آزاد, ول ورها است.(1)
از طرف دیگر " هایر هُوفر" ذیل واژه ی tusa او راقهرمانی دلاور وجنگاوری ایرانی می داند ودرتوضیح این کلمه ترکیب tusaspa  را به معنی دارنده یاسب رها شده می آورد ومعادل سانسکریت آن را tusaspa  می نویسد که در واقع ترکیبی از صورت ضعیف شده ی فعل taos  به اضافه ی اسم aspa  است که این جا معنی ول, آزاد ورها, که معنی دیگری برای ریشه ی taos بوده, به کارگرفته است ومی نویسد صورت وادبی واژه های taus و tus واژه های tos  و tus است.(2)
کلمه taosa که صورت افزوده ی واژه ی tus است, در ترکیب اسم hu tsosa  نام همسر وخواهر ویشاسپ نیز آمده است. در زیر نویس این واژه, بار تلمه taosa را اسم مذکر به معنی کسی که رانهای پهن وبزرگ دارد, آورده است (3) که شاید منظور انسانی قوی ودلیر باشد واحتمالا به نوعی اشاره به توس, یل جنگاور مذکور در اوستا باشد.
با این تفاسیر, در اوستا هیچ گاه نام توس بر سرزمینی اطلاق نشده است. قابل توجه آن که برخی محققین به تایید نظر اسفندیار جی, سرزمین اورو urva را که بر طبق بند اول وندیداد, هشتمین سرزمین اهورا آفریده است, با منطقه توس یکی دانسته اند(4). که نمی تواند نظر چندان درستی باشد.
در متون پهلوی به نام توس علاوه بر یک شخصیت پهلوانی, برنام شهر و کوهی نیز اطلاق می شود. کتاب شهرستانهای ایران, بناینگذار شهر را, شهرتوسِ نوذران می داند که نهصد سال سپاهبد بوده است(5). توس پهلوان ایرانی پسر نوذر ونوه منوچهر می باشد. پدرش مدت هفت سال پس از منوچهر پادشاهی کرد وسپس به دست اسفندیار تورانی کشته شد.
توس مدتها سپاهبد کاووس وکیقباد وکیخسرو بود وچندی مدعی تاج تخت کیخسروشد؛ ولی در این راه موفق نشد وپادشاهی دراین خاندان با پدرش نوذر پایان یافت. توس درجنگ باتورانیان به همراه کیخسرو دلیریها کرد وکیخسرو به پاس دلاوریهایش, سپاهبدی لشگر ونگهبانی درفش کاویانی را به او سپرد واو را حاکم خراسان کرد. توس هنگامی که کیخسرو به قصد سفر به جهان دیگر رو به کوه وبیابان نهاد, به بدرقه او رفت وبا غایب شدن کیخسرو, او نیز در زیر برف جان سپرد. در سنّت مزدیستان او از جمله جاودانیهاست که در پایان جهان به همراه سوشیانس خواهد بود(6).

ادامه مطلب ...

شیخ طوسی

محمد بن حسن طوسی آوازیافته به شیخ طوسی، شیخ الطایفه از علمای شیعه سده چهارم و پنجم. او معاصر سلطان محمود غزنوی، حکومت آل بویه، شیخ صدوق، فردوسی، شیخ مفید و سید مرتضی بوده‌است

وی در رمضان سال ۳۸۵ در طوس زاده شد،از کودکی آغاز به آموختن علوم اسلامی کرد.شیخ طوسی در دوران جوانی به درجه اجتهاد رسید و کتاب تهذیب الاحکام را در این دوره و با پیشنهاد استادش، شیخ مفید تألیف کرد. سید مرتضی علم الهدی به سال ۴۳۶ درگذشت و پس از وی شیخ طوسی مرجع شیعه شناخته شد. ترکان سلجوقی در سال ۴۴۷ با استفاده از ضعف آل بویه ـ که شیعه مذهب بودند ـ به بغداد حمله کردند و با اشغال آن حکومت آل بویه را برانداختند. شیخ طوسی تا سال ۴۴۸ در بغداد بود و مجلس درس خود را در همان شهر تشکیل داد اما در سال ۴۴۸ به سبب حمله طغرل به بغداد و انقراض آل بویه بر آزار و اذیت شیعیان توسط اهل سنت و سلجوقیان افزوده شد.

در این زمان عبد الملک وزیر طغرل بیک، به محله‏های شیعه‏نشین حمله کرده، به قتل آنان پرداختند. حتی خانه شیخ حمله کردند تا وی را به قتل برسانند، ولی او را نیافتند و وسایل منزل و کتاب‏های او را آتش زدند و نابود ساختند. گفته‌اند طغرل بیک تا سال ۴۴۹، چندین بار کتاب‏های شیخ طوسی را در ملا عام سوزاند. بعد از این حادثه شیخ از بغداد خارج شد و به نجف رفت و حوزه علمیه نجف را تأسیس کرد. گفته شده که در آنجا ۳۰۰ مجتهد تربیت کرد و چندین کتاب نوشت. نفوذ علمی به گونه‌ای بود که تا ۸۰ سال فتوایی مخالف فتواهای وی صادر نشد. تا اینکه ابن ادریس نوه ی دختری او برخی از فتاوای پدربزرگش را به نقد کشید.

خاندان شیخ طوسی تا چند نسل همه از علما و فقها بوده‏اند. پسرش شیخ ابو علی ملقب به «مفید ثانی» کتابی به نام «أمالی» دارد و کتاب «النهایة» تألیف پدرش را نیز شرح کرده‌است. همچنین دختران شیخ طوسی نیز فقیهه و فاضله بوده‏اند.

شیخ طوسی در شب دوشنبه ۲۲ محرم سال ۴۶۰ درگذشت و در نجف در خانه خویش به خاک سپرده شد. بنا به وصیت وی، آن جا تبدیل به مسجد شد. این مسجد هم اکنون در قسمت شمال بقعه علوی، به نام مسجد طوسی معروف است.

ادامه مطلب ...

ادیب طوسی

محمد امین متخلص به ادیب طوسی از شاعران و ادیبان نامی معاصر است. وی در سال 1283 خورشیدی در نوقان مشهد متولد شد.

ابتدا نزد ادیب نیشابوری مقدمات ادب را آموخت سپس به سبزوار رفت و از محضر افتخارالحکما شاگرد حاج ملاهادی سبزواری حکیم نامی دوره قاجاریه اصول فلسفه شرقی را آموخت. پس از آن به بغداد سفر کرد و در مدت سه سال به تحصیل زبان انگلیسی و تکمیل عربی و تدریس ادبیات پارسی پرداخت.

بعد از آن مدت به ایران مراجعت کرد ابتدا در وزارت فرهنگ و سپس در دانشکده ادبیات تبریز بتدریس اشتغال ورزید تا بازنشسته شد. و در ۵ خرداد ۱۳۶۳درگذشت.

از آثار ارزنده او شرح تهذیب المنطق ملاسعد، شرح دیوان عربی استاد  ابوالفرج رونی، منتخباتی از ادبیات عرب بنام "نقد الادب" که در بغداد به چاپ رسیده، تاریخ فلسفه ترجمه از انگلیسی، تعلیم و تربیت از نظر غزالی، بودا در هند، تاریخ دینی در ایران، فقه اللغه ایرانی،تخت سلیمان و مطالعاتی گسترده در لهجه ها و گویش های ایرانی را نام برد.

  

 

یاد توس در شهرستان های ایران

شهرستان توس را توس پسر نوذر ساخت که نهصد سال سپاهبد بود. پس از توس سپاهبدی به زریر و از زریر به بستور و از بستور به کرزم رسید.(شهرستان های ایران،احمد تفضلی)